بازگشت

همان دختر را در خواب ديدم


12. برادر بزرگوار حجت الاسلام خادم اهل البيت عليه السلام جناب آقاي حاج شيخ علي رباني خلخالي دام عزه العالي

2. داستان مذكور را آن گونه كه شنيده بودم نقل كردم، ولي اتفاقي عجيب براي اينجانب رخ داد كه دريغ است از ذكر آن در پايان نوشته بگذرم

اين جانب روزي مشغول خواندن مصيب حضرت رقيه عليه السلام بودم كه در اثناي آن صداي غش كردن خانمي همراه با فرياد و گريه شديد اطرافيان به گوش رسيد. خانم مذكور بعد از مجلس به هوش آمد. وي را نزد من آوردند و او به من گفت: خانمي هستم داراي 3 فرزند مبتلا به مرض قلب شدم و همه دكترها جوابم كردند، به طوري كه نااميد شدم. به شوهرم گفتم: مرا به حرم حضرت رقيه عليه السلام ببر. امروز روز سوم است كه ما اينجا هستيم ديشب خواب ديدم دختر بچه اي برگ سبزي را به من داد و گفت: اين را بخور، خوب خواهي شد. گفتم: شما كي هستيد؟ گفت: من رقيه دختر امام حسين عليه السلام هستم. از خواب بيدار شدم، آمدم به حرم درحيني كه شما مشغول خواندن روضه بوديد، همان دختر را در بيداري ديدم كه همان برگ سبز را به من داد و همه اطرافيان اين صحنه را ديدند. در نتيجه من نتوانستم تحمل كنم و بي اختيار بيهوش شدم، و بحمدالله الان حالم خيلي خوب است.