بازگشت

طفل يتيم






مگر طفل يتيمي مي كند ياد از پدر امشب

كه خواب از شوق در چشمش نيايد تا سحر امشب



پناه آورده در ويرانه امشب طاير قدسي

كه از بي آشياني سر كشد در زير پر امشب



چه شد ماه بني هاشم،چه شد اكبر،چه شد قاسم

سكينه بي پدر گرديد و ليلا بي پسر امشب



شهيدان راه فتاده در ميان خاك و خون بيني

يتيمان را ميان خيمه زار و خونجگر امشب



به روز قتل شه گر آيه (و الليل) شد پيدا

ز سر شد آيه (و الشمس) هر سو جلوه گر امشب



نگاهي اي امير كاروان سوي اسيران كن

كه خواهر بي برادر مي رود سوي سفر امشب



(رسا) را از در احسان مران اي خسرو خوبان

نثار خاك راهت جان كند با چشم تر امشب