بازگشت

رويارويي شجره طيبه و شجره خبيثه در شام


يزيد لعين بزمي آراسته بود تا پيروزي را جشن بگيرد، كاميابي خود را نشان دهد، و خاندان وحي را بكوبد؛ ولي چنين نشد. مجلس بزم وي دادگاه محاكمه اش گرديد، و حكم بر عليه او صادر شد!

پيروزي او به شكست تبديل گرديد، و شهد در كامش شرنگ شد. به جاي كوبيدن خاندان وحي، خود كوبيده شد. آري، حق در همه جا پيروز است و ناله مظلوم از قدرت ظالم قويتر.

نخستين حكمي كه در اين محاكمه جهاني، بر عليه يزيد لعين صادر گرديد، از سوي همسرش هند بود. هند ناظر جريانهاي مجلس بود. آنچه رخ داده بود ديده و آنچه گفته شده بود شنيده بود.

وي ناگهان خود را به درون مجلس انداخت و از شوهر پرسيد: اين سر حسين عليه السلام پسر فاطمه عليه السلام دختر رسول خدا صلي الله عليه و آله است؟! يزيد لعين گفت: آري، برو شيون كن و سياه بپوش! هند گريه كنان از مجلس بزم شوهر بيرون رفت.

اين هم شاهكاري از شاهكارهاي زينب عليه السلام بود. يكي از اصحاب پيامبر صلي الله عليه و آله كه در مجلس بزم شركت داشت، روي به يزيد كرده گفت: تو، روز رستاخيز خواهي آمد و ابن زياد شفيع تو خواهد بود؛ اين سر نيز خواهد آمد، در حاليكه رسول خدا صلي الله عليه و آله شفيع اوست!

يزيد، به جز ابن زياد، شفيعان ديگر نيز دارد! پدرش معاويه، جدّش ‍ ابوسفيان، و ديگران! قضات ديگري كه حكم بر عليه يزيد لعين صادر كردند، اينان بودند: مسلمانان آن روز، مردم شام كه همگي مسلمان نبودند، آيندگان بشري، و فرشتگان آسمانها.

اين تازه محاكمه فوري يزيد لعين است، و محاكمه بزرگ او در آينده خواهد بود كه حضرت زينب عليه السلام از آن خبر داده است. در دادگاهي كه قاضي آن خداي و خصم يزيد لعين، رسول خداصلي الله عليه و آله، و گواهان آن اعضا و جوارح يزيد و فرشتگان مي باشند؛ فرشتگاني كه از سوي خداي ناظر رفتار و كردار بندگان هستند، و پرونده اي تشكيل مي دهند كه محال است چيزي در آن فراموش گردد. گواه بالاتر از همه نيز خود خدا مي باشد كه هر چه كرده و شده در حضورش بوده و خواهد بود.

يزيد لعين دستور داد اسيران را از كاخ بيرون بردند و زنداني كردند. زندان آنها جز خرابه اي نبود؛ خرابه اي كه ساكنانش را از گزند سرما و سوز گرما محفوظ نمي داشت. ديري نپاييد كه چهره اسيران پوست انداخته و سوزش ‍ بيرون بر آتش درون آنان افزوده گرديد. اين، پذيرايي يزيد از مهمانان اسير بود و آن هم، پذيرايي كوفيان از ميهمانان شهيد! هر دو گروه ميهمان بودند و هردو گروه پذيرايي شدند و چگونه پذيرايي شدند؟!

اسارت زينب و شهادت امام حسين عليه السلام با هم رابطه مستقيم دارند؛ اسارت، فلسفه شهادت را آشكار مي سازد، و نمي گذارد شهيد ناشناخته بماند. [1] .


پاورقي

[1] پيشواي شهيدان، نوشته حضرت آيت الله فقيد سيد رضا صدر «ره» ص 276.