بازگشت

دسيسه معاويه نقش بر آب شد


مروان حاكم مدينه پس از دريافت نامه معاويه، راهي خانه عبدالله بن جعفر پدر دختر مورد نظر شد. شايد چنين تصور مي كرد كه بني هاشم از اين فرصت كاملا استقبال كرده و به وي خير مقدم مي گويند، و مانند ديگر دنيا پرستان غرق در شادي شده، اين خدمت را فراموش نمي كنند! هر چه بود مجلس رسميت يافت، مروان پيشنهاد شيطاني معاويه را كه براي بسياري از اعضاي حزب شيطان مهم و فوق العاده به نظر مي آمد مطرح كرد. وي خطبه اي بليغ ايراد نمود و در ضمن آن از دودمان رسالت و خاندان نبوت تمجيد فراوان كرد و پس از بيان مهريه و شرط پرداخت تمام قرضهاي پدر دختر، موقعيت سياسي و خانوادگي يزيد بن معاويه را شرح داده و آشتي و سازش ميان دو جناح متخاصم بني هاشم و بني اميه را در رأس همه شرطها قرار داد و به انتظار پاسخ مثبت نشست.

سكوت مطلق سراسر مجلس را فراگرفته و نفسها در سينه ها حبس شده بود. افراد ظاهر بين و ساده انديش و كم تجربه از شادي در پوست خويش ‍ نمي گنجيدند، و بعضي در دل خويش مي گفتند چه موقعيت خوب و فرصت طلايي است، بايد از آن در راه سازش و ترك مخاصمه استفاده كرد.

اما سالار شهيدان امام حسين عليه السلام كه از رموز كار و نقشه هاي مرموز دشمن آگاه بود ساكت و آرام نشسته و مجلس را تماشا مي كرد و اصلا سخني نمي گفت، شايد مي خواست افكار ديگران را بفهمد، و روح انقلابي آنان را بشناسد، و حزب الله را هم بيازمايد، و استقامت آنان را ارزيابي كند، اما طولي نكشيد كه صحنه عوض شد، اميدها به يأس تبديل گشت، و نقشه شيطاني معاويه نقش برآب شد و بار ديگر رسوا گرديد.

عبدالله بن جعفر پدر دختر، پاسخ گويي به مروان حاكم مدينه و اختيار امر دختر را به امام حسين عليه السلام كه آن روز دايي بزرگ دختر و بزرگ بني هاشم و پيشواي والا مقام بود واگذار كرد.

حسين عزيز بنيان گذار انقلاب خونين و حماسه عاشوراي كربلاي 61 هجري خطبه زيبايي چون زيبايي خودش خواند و قاطعانه بر خلاف انتظار حضار مجلس سخن گفت و پرده از روي سياست سياست بازان برداشت، و خط فكري هر يك از حزب الله و حزب شيطان را مشخص كرد، و عنقا را برتر از آن دانست كه شكار دام مگسي گردد. حضرت درباره با سه شرط پيشنهادي مروان در ازدواج دختر زينب كبري (ع) چنين فرمود:

- ما خاندان رسالت و نبوّت هرگز مهريه دختران خود را بيشتر از مهر سنّتي مادرمان زهرا(س) قرار نمي دهيم، همچنين سابقه ندارد كه بني هاشم ديون و بدهيهاي مردان را به وسيله زنان پرداخت كرده باشند (اشاره به اينكه بني اميه بودند كه به وسيله زنان، زندگي خود را تأمين مي كردند، و قرضهاي مردان را از اين طريق مي پرداختند.)!

اما يزيد، اين موقعيت بر شخصيت او نيافزوده علاقمندان به او جز نادانان كسي ديگر نمي باشد.