بازگشت

رفتار يزيد با سر بريده امام حسين


ماجراي اقدام يزيد مبني بر آلودن سر مبارك آن حضرت به شراب را قبلا آورديم. در رساله حاويه آمده است كه ركن الاسلام خوارزمي گويد: چون سر امام حسين (ع) را پيش يزيد لعين نهادند آن ناپاك، پاي بر سر امام نهاد!

زيد بن ارقم حاضر بود، گفت: «لا تفعل ذلك يا يزيد، فإ نّي رأيت رسول الله يقبّل ذلك الفم». يعني، يزيد اين كار را نكن، بدرستي كه ديدم رسول خدا اين دهن را بوسه مي داد، و امّا پيش چنان است كه آن لعين تازيانه گرفته بود و بر لب و دندان امام حسين (ع) مي زد. نيز در حاويه آمده است كه آن لعين در كنار سر امام حسين (ع) شراب طلب كرد و آن را بياشاميد، و علما گفته اند كه آن لعين مست شد، بعد از آن روزي بر بام رقص ‍ مي كرد، از بام بيفتاد و مست به دوزخ رسيد، چنانكه پدرش مست بمرد و صليب رومي در گردن انداخته بود. و جمعي گويند كه يزيد با لشگر به صيد رفت، آهويي پيش او آمد، به عقب آن آهو رفت، حق تعالي به زمين خطاب كرد كه او را فرو برد: (فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ الاْ رضَ). [1] .


پاورقي

[1] کامل بهايي: ج 2، ص 173.