بازگشت

جاريه و معاويه


نام يكي از رؤ ساي عشاير عرب، «جاريه» بود. به طوري كه «اقرب الموارد»، از كتب مشهور لغت، مي گويد: يكي از معاني جاريه، «الحيّة من جنس ‍ الافعي» است. يعني، جاريه يك نوع مار از جنس افعي است. جاريه مردي قوي، صريح اللّهجه و با شخصيّت بود. او و كسانش از حكومت ظالمانه معاويه ناراضي بودند و در دل نسبت به وي كينه و دشمني داشتند. معاويه كه بدبيني او و كسانش را احساس كرده بود تصميم گرفت روزي در برابر مردم به وي توهين كند و نامش را وسيله تمسخر و تحقير او قرار دهد. فرصتي پيش آمد و جاريه با معاويه روبرو شد.

معاويه گفت: تو چقدر نزد قوم و قبيله ات پست و ناچيزي كه اسم ترا افعي گذارده اند. جاريه فورا و بدون تامل گفت: تو چقدر نزد قوم و قبيله ات پست و ناچيزي كه اسم ترا معاويه گذارده اند (معاويه به معني سگ ماده است!) [1] .

معاويه از اين جواب سخت ناراحت شد و گفت: بي مادر، ساكت باش!

جاريه پاسخ داد: من مادر دارم كه مرا زاييده است. به خدا قسم دلهايي كه بغض ترا در خود مي پرورد، در سينه هاي ماست و شمشيرهايي كه با آنها با تو نبرد خواهيم كرد در دستهاي ماست؛ تو قادر نيستي به ستم ما را هلاك كني و به زور بر ما حكومت نمايي. تو در حكومتت با ما عهد و پيماني بسته اي و ما نيز طبق آن متعهّد شده ايم كه از تو اطاعت كنيم؛ اگر تو به پيمانت با ما وفا كني ما هم در اطاعت از تو پايدار خواهيم بود و اگر تخلّف نمايي بدان كه پشت سر ما مردان نيرومند و نيزه هاي برنده قرار دارند.

معاويه كه از صراحت گفتار و روح آزاد جاريه خود را سخت شكست خورده مي ديد، گفت: خداوند مانند ترا در جامعه زياد نكند!


پاورقي

[1] کودک از نظر وراثت و تربيت، جلد 1، نوشته حجه الاسلام و المسلمين حاج شيخ محمد تقي فلسفي، صفحه 330.