بازگشت

رأفت و مهرباني


مهرباني، عطوفت و رحمت از صفات خداوند متعال و انسانهاي خدايي است. انبيا و امامان معصوم عليهم السلام رتبه اي برتر از ديگران داشته و فرهيختگان پاك سرشت كه خود را رهرو آنان مي دانند، توشه هاي بسياري از رأفت و مهرورزي دارند. دلسوزان مردم و طبيبان مهربان


هستند كه ستمديدگان را ياري و مستمندان را ترحم مي كنند و خويشتن را به زحمت و سختي انداخته تا ديگران در آسايش به سر برند.

عباس عليه السلام فرشته خويي رحيم و مهربان بود كه توان ديدن لبهاي خشكيده و صورتهاي تفتيده كودكان را نداشت و قلبش مالامال از عطوفت به مظلومان بود. آنجا كه رنگ پريده و دستان لرزان و چشمان گريان اطفال را مي ديد، لحظه اي درنگ نمي كرد و براي سيراب ساختن آنان به سوي شريعه رهسپار مي شد. لقب «سقا» صفتي بود كه پيش از عاشورا به او داده شده بود، زيرا شجاعت كم نظير و دليرمردي چشمگير او، چندين بار تشنگي از كام زنان و كودكان گرفته و گوارايي آب براي آنان فراهم ساخته بود.

اين ويژگي پربها بود كه وي را بر آن داشت خدمت امام رسيده اذن ميدان طلبيد و در سخن خود، خبر از «تنگي سينه و بيزاري از دنيا» دهد، [1] چرا كه ناله هاي كودكان و فرياد العطش اطفال، امان از وي ربوده بود. از اين رو امام در جواب برادر خود فرمود: پيش از آن كه به ميدان روي براي كودكان مقداري آب بياور.

و اين انگيزه قدسي كه برخاسته از قلبي عطوف و وجودي مهربان بود، وي را بر آن داشت كه به سوي شريعه رود و با هزاران سرباز محافظ نبرد كند و در آخرين لحظات زندگاني كه امام حسين عليه السلام را بر بالين خود زيارت


كرد، شرمساري خود را از روي اطفال چشم به راه و منتظر بيان كند.


پاورقي

[1] العباس، ص 162؛ سردار کربلا، ص 287.