بازگشت

شهادت عمرو بن جنادة


عمرو بن جناده ي انصاري نوجواني يازده ساله بود كه بعد از شهادت پدرش نزد امام آمد و تقاضاي رفتن به ميدان كرد. امام عليه السلام بدليل اينكه پدرش در حمله ي نخست شهيد شده است و شايد مادرش از اينكه او به ميدان برود ناخرسند باشد به او اجازه نداد.

آن نوجوان عرض كرد: مادرم خودش به من امر كرد به ميدان بروم (انّ امّي امرتني) آنگاه امام به او اجازه داد، وي به سوي ميدان شتافت [1] .



و ديري نپائيد كه شهيد


شد، سرش را از بدن جدا كردند و به طرف امام انداختند مادرش كه در همان نزديكي بود سر پسرش را برداشت خاك و خونش را پاك كرد، در حالي كه او را مي بوسيد گفت: آفرين بر تو اي فرزندم! و اي نور چشمم و اي شادي دلم (احسنت يا بني يا قرة عيني و سرور قلبي). پس از آن كه اندكي با سر فرزند سخن گفت با تمام خشم و غضب، آن را به سوي مردي از اهل كوفه كه نزديك بود، پرت كرد و او را با سر فرزندش كشت و خود به طرف خيمه گاه آمد و چوب خيمه يا شمشيري را برداش ت، مانند شير مي رزميد و اين رجز را مي خواند:



اني عجوز في النساء ضعيفة

خاوية بالية نحيفة



اضربكم بضربة عنيفة

دون بني فاطمة الشريفة



قبل از اينكه امام عليه السلام او را به خيمه ها برگرداند دو نفر ديگر را كشت و بدستور امام به خيمه ها برگشت [2] .



پاورقي

[1] در کتاب بحار ج 45 ص 27 از مقتل محمد بن ابيطالب نقل مي‏کند وقتي که آن نوجوان به ميدان کارزار رسيد اين رجز را مي‏خواند:



اميري حسين و نعيم الامير

سرور فؤاد البشير النذير



علي و فاطمة والداه

فهل تعلمون له من نظير



له طلعة مثل الشمس الضحي

له غرّة مثل بدر منير.

[2] در تاريخ اسلام اينگونه فداکاريها از زن و مرد مسلمان فراوان ديده شده است: شيخ مفيد در کتاب الجمل ص 137 چاپ دوم نوشته است، وقتي که حکيم بن جبله‏ي عبدي در جنگ جمل پايش قطع شد، پاي قطع شده‏ي خود را برداشت، بر مردي که نزديکش بود زد و او را از پاي درآورد. و در تاريخ طبري و ابن‏اثير افزوده است وقتي که آن مرد را با پاي قطع شده‏ي خود کشت اين شعر را مي‏خواند:



يا فخذ لن تراع

انّ معي ذراعي‏



احمي بها کراعي

اي ران اگر تو مرا ياري نکردي و از من جدا شدي، بازويم با من است، با آن در برابر اين حيوان صفتان از پيغمبر (ص) حمايت مي‏کنم.

پاي ثابت بن قيس را قطع کردند، آن را برداشت و با آن يک نفر را کشت.

در کتاب الاصابه در ضمن شرح حال اسماء بنت يزيد بن سکن نوشته است: وي در جنگ يرموک با عمود خيمه نه نفر از روميان را کشت.