بازگشت

عزرة بن قيس استمداد مي كند


عزرة بن قيس كه فرمانده ي گروه سواركار بود وقتيكه ديد در تمام حملات شكست مي خورند و براي بقيه ي افرادش روحيه اي باقي نمانده است از عمر سعد استمداد كرد و تقاضا نمود مرداني رزمنده و تيرانداز برايش اعزام نمايد.

عمر سعد به شبث بن ربعي پيشنهاد كرد به كمك وي برود، شبث گفت: عجب! اين همه افراد نيرومند و جوان وجود دارد از ميان همه به من پيرمرد تكليف مي كني؟ (يا سبحان الله تكلف شيخ المضر و عندك من يجزي عنه)؟!

پوشيده نماند كه شبث بن ربعي چندان مايل نبود بر ضد حسين عليه السلام بجنگد و از او شنيده بود كه مي گفت: ما پنج سال در خدمت علي بن ابي طالب و فرزندش حسن مجتبي عليهماالسلام بر ضد خاندان ابوسفيان مقاتله كرديم حالا پس از يك عمر بيائيم با فرزندش كه بهترين اهل زمين است دشمني كنيم و در ركاب آل معاويه، و پسر سميه ي زانيه بجنگيم؟ اين است گمراهي! واي از اين گمراهي، (ضلال يا لك من ضلال)! بخدا سوگند مردم اين شهر هرگز خير نخواهند ديد و راه هدايت پيش نخواهند گرفت.

در هر صورت چون كه شبث قبول نكرد، عمر سعد، حصين بن نمير را در رأس پانصد نفر تيرانداز ماهر به كمك عزرة فرستاد [1] .

جنگ ميان آنها و لشكر ابي عبدالله عليه السلام به سختي درگير شد، بسياري از آنها زخمي و مجروح و اسبهايشان پي


شدند، و چون خيمه هاي لشكر ابي عبدالله عليه السلام طوري تهيه شده بودند كه جز از يك طرف راه نداشتند، لذا لشكر امدادي هم نتوانستند بدرون منطقه ي خيمه ها وارد شود، از اين رو ابن سعد افرادي را مأموريت داد تا راست و چپ خيمه ها را ويران كنند تا بتوانند امام و يارانش را در درون محاصره نمايند، در برابر اين فرمان از طرف عمر سعد، ياران امام هم سه نفر سه نفر، و چهار نفر چهار نفر از همان داخل بر مهاجمين و غارتگران حمله مي كردند و از فاصله ي نزديك آنها را هدف تير قرار مي دادند و مي كشتند.

چون از اين برنامه هم نتيجه ي مطلوبي عايدشان نشد ابن سعد دستور داد خيمه ها و محلهاي مسكوني را آتش بزنند، با شعله ور آتش صداي فرياد و ناله ي زنها و كودكان وحشت زده بلند شد، امام عليه السلام فرمود: بگذاريد آتش بزنند، اگر چنين كنند آتش خودشان مانع از هجومشان خواهد شد و جز از يك طرف نمي توانند بر خيمه ها يورش ببرند. «دعوهم يحرقونها، فانهم اذا فانهم اذا فعلوا ذلك لم يجوزوا اليكم» و پيش بيني امام درست از كار درآمد.


پاورقي

[1] در تاريخ طبري ج 7 طبع ليدن ص 345 و الکامل ج 4 ص 69 نوشته است: (فبعث معه المجففه، و خمس مأة من المرامية). يعني عمر سعد، حصين بن نمير را با گروه بسياري از هر جهت مسلح و پانصد نفر از تيراندازان را که انتخاب کرده بود به کمک عزرة بن قيس فرستاد.