بازگشت

صفاح دومين منزل كاروان نور


امام عليه السلام همچنان براه خود ادامه مي داد تا به محلي به نام «صفاح» رسيد در آنجا به فرزدق به غالب، شاعر معروف برخورد، اخبار كوفه و آن منطقه را از او پرسيد كه: از آنجا چه خبر؟

فرزدق گفت: (قلوبهم معك، و السيوف مع بني اميه، و القضاء ينزل من السماء). دلهاي مردم با شما و شمشيرهايشان با بني اميه است و مقدّرات هم بدست خدا.

امام فرمود: راست گفتي، «لله الامر، والله يفعل ما يشاء». كار به دست خداست و هر چه او بخواهد همان خواهد شد، و خداوند هر روز مقدراتي دارد، اگر مقدرات


الهي مطابق با مطلوب ما شد ما او را بر همه ي نعمتهايش سپاس مي كنيم و از خودش توفيق اداء شكر مي خواهيم و اگر هم مطابق خواسته ي ما نشد، كسي كه نيتش حق و دلش باتقوي بوده ضرري نكرده است.

آنگاه فرزدق چند مسئله ي شرعي در مورد نذر و مناسك حج از حضرت پرسيد و از يكديگر جدا شدند [1] .


پاورقي

[1] در تاريخ طبري ج 7 و کامل ابن‏اثير ج 4 ص 16 و در ارشاد مرحوم شيخ مفيد و در تذکرة الحفاظ ذهبي ج 1 ص 338 نوشته‏اند: ملاقات ابي‏عبدالله عليه‏السلام با فرزدق در سومين منزل يعني در «ذات عرق» صورت گرفت ولي در معجم‏البلدان ياقوت حموي گفته است در «صفاح».

«صفاح» بعد از مکه و تنعيم و جعرانه، و قبل از طائف قرار گرفته است.