بازگشت

تنعيم نخستين محل بعد از مكه


ابي عبدالله عليه السلام مكه را به سوي عراق ترك نمود و از طريق تنعيم [1] عبور كرد در آن جا به كارواني كه ورس و وسائل تزئيني بار داشت و از طرف والي يمن بحير بن يسار [2] حميري براي زيد مي برد برخورد كرد، امام عليه السلام كاروان را مصادره


كرد و به كاروانيان فرمود: هر كدام از شما دوست دارد با ما به عراق بيايد ما كرايه ي او را به طور كامل مي دهيم و علاوه بر او نيكي خواهيم كرد و هر كس نخواهد با ما باشد ما كرايه ي او را تا اينجا مي پردازيم و از آن جدا مي شويم. برخي از آن ها جدا شدند و برخي ديگر كه دوست داشتند، همراه ابي عبدالله شدند.

امام عليه السلام معتقد بود كه اموال مزبور مال خودش است كه خداي تعالي حق تصرف در آن را به عنوان امام مسلمين به او واگذار كرده است تا به هر نحو كه بخواهد تصرف نمايد، زيرا او خود را امام منصوب از طرف خداي بزرگ مي دانست، و همچنين معتقد بود كه يزيد و پدرش حق او و حق مسلمانان را غصب كرده اند و بر امام واجب است في ء مسلمين را جمع آوري نمايد و به وسيله ي آن نيازمنديها و ضعفهاي آنها را مرتفع سازد و لذا به وسيله ي آن قسمتي از مشكلات و گرفتاري هاي همراهيان خود را كه از آن آگاه شده بود رفع كرد، و ديگر مقدرات الهي فرصت نداد همه ي اموالي را كه ستمگران از امت پيغمبر (ص) غصب كرده بودند استرداد نمايد ولي با شهادت مقدس خود پرده هاي ريا و عوام فريبي را از جلو چشم همه برداشت و متجاوزين به حريم خلافت الهي را به همه معرفي كرد.


پاورقي

[1] تنعيم با فتحه‏ي اول و سکون نون و کسره‏ي عين بدون نقطه و ياء ساکنه، محلي است در دو فرسنگي مکه که آخرين ميقات و محل احرام زائرين بيت الله الحرام مي‏باشد، گفته‏اند وجه تسميه‏ي آن به اين جهت بوده است که: طرف راست آن کوهي است به نام «نعيم» و سمت چپ آن کوهي ديگري است بنام «ناعم» و خود آن وادي را «نعيمان» گفته‏اند. به اين مناسبت کل آن منطقه و يا يکي از مساجد آن را تنعيم ناميده‏اند و هم‏اکنون محل مزبور وصل به شهر مکه شده است.

[2] در تاريخ طبري ج 7 ص 277 چاپ ليدن و مقتل خوارزمي ج 1 ص 220 بحير بن ريسان حميري نوشته است برخلاف متن کتاب که بحير بن يسار ضبط کرده است.