بازگشت

سجده بر تربت امام حسين


يكي ديگر از روشهائي كه ائمه عليهم السلام براي شناساندن مظلوميت حسين (ع) اتخاد كرده اند و از اين طريق غير مستقيم به مردم معرفي كردند كه مخالفين حسين از حق به دور افتاده اند، و به آنها فهماندند كه نهضت حسين (ع) پايه هاي دعوت پيغمبر (ص) را محكم و استوار و راه را به سوي آن هموار ساخت اين بود كه به پيروان خود دستور دادند در نمازها بر تربت او سجده كنند، زيرا يكي از اساسي ترين رمز مسأله اين است كه شخص نمازگزار در اوقات پنجگانه وقتي كه سر بر تربت او مي گذارد بياد مي آورد كه چگونه جان و روح پيغمبر و اهل بيت پاك و ياران بزرگوار او را در راه استوار كردن مبدأ صحيح كشتند و به خاك و خون كشيدند، و بياد مي آورند آن فجايعي را كه به سيد الشهداء (ع) وارد آوردند كه اگر بر سنگ و خارا وارد آورده بودند متلاشي مي شد ولي ابي عبدالله (ع) با صبر و بردباري خاص خود، به قسمي با آنها مقابله كرد كه فرشتگان آسمان از آن به شگفت آمدند، چندان كه در عبارات زيارتش نيز به آن اشاره شده است. علاوه بر آن شخص نمازگار بياد مي آورد كه اين تربت، به خون پاك مظلوم، و به خون مقدس پاكاني از اهل بيت و اصحابش آميخته شده است كه اميرالمؤمنين عليه السلام آنها را به «سادة الشهداء» توصيف كرده و فرموده است:


«لا يسبقهم سابق و لا يلحقهم لاحق» [1] .

قهرا يادآوري اين مطالب دل دوستانش را مي سوزاند و اشك را از چشمانش سرازير مي كند و از درون آنها را آتش مي زند، و از هر كس كه اين ستم را بر آنها وارد كرده و از همه كساني كه از آنها پيروي مي كنند و از زمينه سازان آن، تبرّي مي جويند و مي فهمند كه اين نهضت تسليم ناپذير، تمام پيكره هاي جور و ستم را فروريخت، و همه ي نسلها خواهند فهميد كه سلطه ي حاكم چگونه به ارزشها و انسان هاي ارزشمندي كه در راه عقيدهشان ايستاده اند جسارت و اهانت كرده است.

يكي ديگر از روشهايي كه به آن تاكيد شده و مانند امر به سجده بر تربت شهداء است اين است كه: ائمه عليهم السلام درست به همان منظور، به پيروان خود دستور داده اند: تسبيحي از ترتب حضرت سيد الشهداء عليه السلام تهيه كنند و تسبيحات حضرت زهرا را با آن به شمارند، امامان عليهم السلام به اين اهداف اصرار مي ورزيدند و بر آن تكيه مي كردند و اگر چه امت اسرار دقيق و رموز ريز آن را نمي فهميدند.

و اينكه گروهي ديگر آن را انكار مي كنند و يا آن را بدعت و گمراهي مي دانند، ناشي از جهل و عدم آگاهي از اين اسرار حكيمانه است كه حتي حديث وحي آسماني را هم نفهميده اند كه فرمود: «جعلت لي الارض مسجدا و طهورا» و نفهميده اند كه اين قطعه اي كه تهيه شده تا بر آن سجده كنند همان خاك است كه با آب ممزوج شده، بنابراين قطعه ي مزبور از مصاديق حديثي است كه مورد اتفاق شيعه و سني است.

پس چگونه مغرضانه بر آن مي تازند و آن را بدعت و ضلال مي خوانند؟!



پاورقي

[1] مادر دهر چو اينان نزاد و نخواهد زائيد. کامل الزيارات ص 270 باب 88.