بازگشت

بيانات سكينه خاتون


پس از آن سكينه خاتون عرض كرد يا جداه اليك المشتكي مما جري علينا فو الله ما رايت اقسي من يزيد و لا رأيت كافرا و لا مشركا شرا منه و لا اجفأ و اغلظ فلقد كان يقرع ثغر ابي بمخصرته و هو يقول:

كيف رأيت الضرب يا حسين...

يعني اي جد بزرگوار نزد تو شكايت مي كنم از آنچه بر ما در اين سفر پيش آمد نموده پس قسم به خدا كه من سخت دل تر از يزيد نديدم و كافر و مشركي را بدتر


از او مشاهده نكردم و ستمكارتر و پرجفاتر و نارواتر و بيحياتر از او نديدم زيرا كه آن بيحياي ناپاك با چوبي كه در دست نحس خود داشت آن چوب را به لب و دندان پدر مظلومم مي زد و مي گفت: ببين ضرب دست مرا يا حسين [1] .

در ورود مدينه خاندان رسالت اقامه عزا و ماتم براي شهيد كربلا جناب سيدالشهدا و جوانان و ياران او نموده و لباس عزا در تن داشتند و مدت ها در شب و روز به عزاداري و سوگواري اوقات خود را مي گذراندند و امام سجاد دستور غذا و طعام براي ايشان مي داد [2] .

در حديث از حضرت صادق عليه السلام رسيده كه مي فرمايد:

ما اختضبت هاشمية و لا ادهنت و لا اجيل مروذفي عين هاشمية خمس حجج حتي بعث المختار برأس عبيدالله بن زياد.

يعني هيچ يك از زنان هاشمي خضاب ننموده و روغن بر بدن نماليدند و سرمه به چشم نكشيدند در مدت پنج سال تا اينكه مختار سر عبيدالله زياد را به مدينه فرستاد.

در نفس المهموم مي نويسد: [3] .


پاورقي

[1] رياض الاحزان ص 163.

[2] محاسن برقي قمي.

[3] نفس المهموم محدث قمي ص 301.