مرحوم ملا محمدباقر مجلسي رحمة الله عليه در كتاب تحفة الزائر خود در ضمن بيان زيارت اربعين مي نويسد: از عطا منقولست كه من با جابر بن عبدالله انصاري در روز بيستم ماه صفر بودم وقتي كه به غاضريه رسيدم او در آب فرات غسل كرد و پيراهن طاهري كه با خود داشت پوشيد پس از آن گفت كه اي عطا آيا تو با خود چيزي از بوي خوش داري من گفتم سعد با خود دارم جابر قدري سعد از من گرفته و بر سر و بدن خود پاشيد و با پاي برهنه روانه شد تا ايستاد نزد سر مبارك حضرت امام حسين و سه مرتبه الله اكبر گفت پس از آن افتاده و بيهوش شد چون بهوش آمد شنيدم كه مي گفت السلام عليكم يا ال الله السلام عليكم يا صفوة الله الي آخر زيارت كه آن را مرحوم مجلسي در تحفه الزائر ايراد فرموده.

گويد پس از آن خم شده و دو طرف روي خود را بر قبر مقدس ماليد و چهار ركعت نماز كرده آنگاه آمد نزد قبر علي بن الحسين عليه السلام و گفت السلام عليك يا مولاي و ابن مولاي لعن الله قاتلك لعن الله ظالمك اتقرب الي الله بمحبتكم و ابرء الي الله من عدوكم.

پس از آن قبر را بوسيده و دو ركعت نماز كرد و رو به جانب قبور شهدا نموده گفت:

السلام علي الارواح المنيخة بقبر ابي عبدالله السلام عليكم يا شيعة الله و شيعة رسوله و شيعة اميرالمؤمنين و الحسن و الحسين السلام عليكم يا طاهرون السلام عليكم يا مهديون السلام عليكم يا ابرار السلام عليكم و علي ملائكة الله الحافين بقبوركم جمعني الله و اياكم في مستقر رحمته تحت عرشه.

پس از آن به جانب قبر حضرت عباس رفته و ايستاد نزد قبر و گفت:

السلام عليك يا اباالقاسم السلام عليك يا عباس بن علي السلام عليك يابن اميرالمؤمنين اشهد لقد بالغت في النصيحة و اديت الامانة و جاهدت


عدوك و عدو اخيك فصلوات الله علي روحك الطيبة و جزاك الله من اخ اخيرا

پس از آن دو ركعت نماز كرده و خدا را براي حاجت هاي خود خوانده و برگشت