بازگشت

نماز امام در عرصه كارزار و شهادت سعيد بن عبدالله


سيد در لهوف مي نويسد:

در آن عرصه كارزار هنگام نماز پيشين رسيد. خوارزمي در مقتل خود مي نويسد: [1] .

ابوثمامه صيداوي پيش آمده وقت نماز و زوال آفتاب


را به عرض رسانيده و عرض كرد يا ابا عبدالله نفسي لك الفدا من مي بينم كه اين مردم نزديك شدند و قسم به خدا كه تو كشته نخواهي شد تا من در برابر تو كشته شوم و اكنون دوست دارم كه پروردگار خودم را ملاقات كنم در حالتي كه اين نماز را كه وقت آن رسيده خوانده باشم. امام عليه السلام سر به جانب آسمان بلند نموده به او فرمود:

ذكرت الصلوة جعلك الله من المصلين نماز را به ياد آوردي خدا تو را از نمازگذاران بگرداند پس از آن فرمود از اين مردم بخواهيد كه دست از ما بردارند تا نماز بگذاريم؛ حصين بن نمير خبيث گفت كه نماز تو قبول نيست، حبيب بن مظاهر گفت اي بي حيا نماز اولاد رسولخدا قبول نيست و نماز تو ناپاك بيحيا مقبول است.

حبيب بر او حمله نمود و او را از اسب به زمين افكند يارانش جمع شده او را بدر بردند آنگاه امام عليه السلام به زهير بن قين و سعيد بن عبدالله حنفي امر فرمود كه در جلو امام (ع) بايستند تا از سپاه دشمن جلوگيري كردند و نماز را به طريق صلواة خوف بگذارند بدين طريق كه نصفي از ياران عقب امام مشغول شده و نصف ديگر از دشمن دفاع نمايند سپس نصف ديگر آمده نماز گذارند و آن نصف ديگر به كارزار بپردازند كه در اين اثنا تيري از جانب دشمن به جانب امام عليه السلام آمد سعيد بن عبدالله آن تير را به جان خود خريده و در مقابل آن بزرگوار ايستادگي و پايداري كرد تا اينكه از شدت جراحت و زخم تير به زمين افتاده [2] مي گفت:

اللهم العنهم لعن عاد و ثمود اللهم ابلغ نبيك عني السلام اين رادمرد فداكار صدمه سيزده چوبه تير علاوه بر زخم شمشير و سنان را بر تن خود هموار نموده و استقامت به خرج داد تا تنش از كار افتاده و شهادت يافت سعيد بن عبدالله همان شهيد بزرگواري است كه در زيارت ناحيه سلامي كه به نام او آمده بدين مضمون است:

السلام علي سعيد بن عبدالله الحنفي القائل للحسين و قد اذن له في الانصراف لا و الله لا نخليك حتي يعلم الله انا قد حفظنا غيبة رسول الله صلي الله عليه و آله فيك. الي آخر كه ترجمه فارسي بيانات او پيش از اين در فصل گزارش شب عاشورا نگاشته شد.


امام عليه السلام در برابر سپاه دشمن در حالتي كه تير از هر طرف به جانب او و يارانش مانند باران مي باريد نماز ظهر را به حالت خوف خوانده و نمازي كه برابري با تمامي نمازها مي نمود در چنين حالتي ادا فرمود چه خوش گفته:



گر نماز آن بود كان مظلوم كرد

ديگران را زين عمل محروم كرد



در واقع روح نماز و حقيقت نماز همين بود كه آن مظلوم در مقابل آن جماعت كفر كه دم از اسلام مي زدند و خود را اهل دين مي دانستند و نماز مي گذاردند و قرآن مي خواندند به جاي آورد و معناي اشهد انك قد اقمت الصلوة را در چنين موردي به سمع عالميان رسانيده و تا قيام قيامت اين شعار را براي خود پايدار و برقرار گردانيد.

مجلسي در بحارالانوار مي نويسد: سعيد بن عبدالله حنفي در ميدان جنگ اين رجز را مي خواند:



اقدم حسين اليوم تلقي احمدا

و شيخك الخير عليا ذا الندا



و حسنا كالبدر وافي الاسعداء

الخ



كه آن را به سويد بن عمرو هم نسبت داده اند چنانكه پيش از اين نگاشته شد، ابوثمامه صيداوي نماز را به خاطر امام آورده زهير بن قين و سعيد بن عبدالله حنفي در برابر امام عليه السلام تن خود را سپر بلا و وقايه بدن جناب سيدالشهداء نمودند تا حضرت نماز را به طريق خوف ادا فرمود و سعيد بن عبدالله را از بس تير بلا به بدن رسيد به زمين افتاده و جان به جانان سپرد.


پاورقي

[1] مقتل خوارزمي ص 17 ج 2.

[2] مثيرالاحزان ابن‏نما ص 44.