بازگشت

عبدالله بن عمير كلبي


اين شهيد از جمله شجاعان و از اشراف و بزرگان قبيله خود بوده او در كوفه سكني گزيده چنان كه نوشته اند [1] وقتي كه سپاه كوفه در نخليه از براي رفتن به كربلا سان مي دادند عبدالله از تصميم ايشان آگاه شده دانست كه آنان براي مبارزه با فرزند فاطمه (ع) خود را مهيا مي سازند به خود گفت من سال ها براي جهاد با اهل شرك و كفر حريص بودم و اميدوارم جهادي را كه من در ركاب پسر پيغمبر با اين گروه از خدا بي خبر كه به جنگ او مي روند بنمايم ثوابش كمتر از جهاد با مشركين نباشد، او اين سخن را با زن خود ام وهب به ميان آورده زن گفت اصبت اصاب الله بك ارشد صوابك افعل و اخرجني معك يعني رأي صواب زدي خدا تو را به راه صواب و صلاح هدايت كند بكن اين كار را و مرا هم با خود ببر


عبدالله عيال خود را برداشته شبانه حركت كرد و به خدمت حضرت ابي عبدالله آمده اجازه جهاد گرفت و مبارزه نمود تا به درجه رفيعه شهادت رسيد، به طوري كه مي نويسند عبدالله بن عمير در ابتداي جنگ شهادت يافته بعضي از مقاتل نويسان رجز و بعضي از احوال او را در حالات وهب بن عبدالله كلبي نوشته اند چنانه همان رجز در ضمن احوال وهب نگاشته شد.


پاورقي

[1] ابي‏مخنف ص 71.