بازگشت

پرسش جناب سيدالشهداء از اسامي قراء نواحي كربلا


فاضل معاصر دكتر سيد عبدالجواد كليددار در كتاب تاريخ كربلاي خود مي نويسد [1] :

وقتي كه جناب سيدالشهداء به حدود زمين كربلا نزول


اجلال فرمودند از هر دهي كه مي گذشت نام آنجا را مي پرسيد و از براي حضرتش آن حدود را باسامي مختلفه بيان مي نمودند از آن جمله آنجا را به نام نينوا - غاضريه - شفيه يا شفينه - عقرو كربلا و غير آن ناميده و نامي از حاير در رديف آن نام ها نبردند و روز ورود امام عليه السلام دويم ماه محرم سال شصت و يك هجري بود و نينوا را در محلي نوشته كه در آن وقت دهي آباد واقع در شرق حائر تا جنوب شرقي بوده و غاضريه نيز در آن موقع دهي آباد در قسمت شمال شرقي كربلا بوده كه حرم و بارگاه حضرت ابي الفضل العباس (ع) هم اكنون در آن حدود است و آن در كنار فرات بوده كه آن حضرت در آن محل به درجه ي رفيعه ي شهادت رسيده و اسامي ديگر هم به واسطه مناسبتي بوده.

اما راجع به عقر نويسنده ي كتاب (دم الشهيد) مي نويسد: زهير بعد از پيشنهاد خود كه راجع به مبارزه با لشكر حر نمود و امام آن را رد فرمود بحضرت چنين عرض كرد كه خوب است ما به جانب اين دهي استوار كه در كنار فرات قرار دارد رهسپار شويم امام پرسيد آن ده چه نام دارد، زهير بعرض رسانيد كه نام آن عقر است امام سر برداشته و فرمود: اللهم اني اعوذبك من العقر پس از آن زهير رفتن به سرزمين كربلا را پيشنهاد نمود و بدانجا رهسپار شدند.

ابي مخنف در مقتل خود مي نويسد: موكب امام عليه السلام روز چهارشنبه بزمين كربلا نزول اجلال فرمود و در آنجا مركب سواري حضرت از رفتار باز مانده و از آن فرود آمد و مركب ديگر آوردند آن هم قدم از قدم برنداشت و بدين ترتيب تا هفت اسب عوض نمودند و تمامي بدين حال بودند وقتي كه آن حضرت احوال را بدينگونه ديد پرسيد نام اين زمين چيست؟ عرض كردند: غاضريه، سپس فرمود آيا نام ديگري هم دارد، عرض كردند بلي آن را نينوا هم مي گويند، فرمود جز اين هم نام ديگري دارد، عرض كردند شاطي ء الفرات هم گفته مي شود، فرمود آيا براي آن نام ديگري هم جز اين ها هست، عرض كردند، بلي آن را كربلا هم مي نامند، در اين بين امام عليه السلام آهي كشيده و فرمود ارض كرب و بلا يا زمين غم و غصه، پس از آن پياده شده فرمود: هاهنا مناخ ركابنا، هيهنا تسفك دمائنا، هاهنا و الله تهتك حريمنا هيهنا و الله تقتل رجالنا هيهنا و الله تذبح اطفالنا، هيهنا و الله تزار قبورنا و بهذه البرية و عدني جدي


رسول الله (ص) و لا خلف لقوله:

يعني اينجا است فرودگاه و منزل سواران و خوابگاه شتران ما، دراينجا است كه خون هاي ما ريخته مي شود، اينجا است كه بخدا قسم هتك حرمت ما را مي نمايند و اهل و عيال من باسيري مي روند، در اينجا است كه مردان ما كشته مي شوند و اطفال بيگناه ما را مانند گوسفند سر مي برند، در اينجا است كه قبرهاي ما را بعد از اين مي بينند و به زيارت آن ها مي آيند و اين همان سرزميني است كه جد من رسول خدا (ص) مرا به آن وعده داده و فرموده ي او خلاف ندارد و واقع خواهد شد.


پاورقي

[1] دکتر فاضل در اين کتاب خود راجع به حاير حسيني تحقيقات خيلي زياد نافعي نموده و گويد که اصل لغت کربلا را از کور بابل گرفته‏اند و آن به واسطه کثرت استعمال تخفيف يافته و به نام کربلا در آمده هم اين نکته را نويسنده کتاب ابو الشهدا (عقاد مصري) متعرض شده.