بازگشت

مقدمه (جلد دوم)






صبر تو فزون ز ممكناتست حسين

خون از عطشت دل فرا تست حسين



در عرصه كربلا براه شه عشق

كاري كردي كه عقل ما تست حسين



زندگي حضرت خامس آل عبا ابي عبدالله الحسين سيدالشهدا عليه الاف التحية و الثناء

بقلم خادم الائمة النجباء

ابوالقاسم سحاب

جلد دوم - چاپ اول

حق چاپ محفوظ و مخصوص است به:

كتابخانه سينا

اين كتاب در تير ماه يك هزار و سيصد و سي و هشت در چاپخانه اتحاد به طبع رسيد


بسم الله الرحمن الرحيم



مدتي اين مثنوي تأخير شد

مهلتي بايست تا خون شير شد



جلد دوم زندگاني حضرت حسين بن علي ع يكي ديگر از تأليفات گرانبهاي مرحوم ابوالقاسم سحاب است كه در اواخر حيات خود نسبت به چاپ و انتشار آن اقدام كرد و حتي فصولي چند نيز بزيور طبع آراسته شده بود كه ناگهان دست اجل چراغ عمر پرفروغش را خاموش ساخته و ناچار چاپ كامل كتاب و انتشار آن به بوته تعويق افتاد تا اينكه اخيرا با راهنمائي و كمك هاي معنوي استاد اجل جناب آقاي آقا سيد محمد مشكوة و به همت و مساعدت آقاي رمضاني مدير محترم كتابخانه ابن سينا موفق به چاپ و انتشار آن شده و اميد است مورد قبول و استفاده علاقمندان ارجمند قرار گيرد و نيز شرح حال مختصر مؤلف فقيد ذيلا نقل مي شود.

مرحوم ابوالقاسم سحاب كه بود

همچنانكه انسان ها داراي قيافه هاي زشت و زيبا و ساختمان جسماني متفاوت مي باشند طينت و نهاد آن ها نيز با هم اختلاف بسياري دارد گروهي هستند كه پاي شقاوت را بر تارك شيطان مي نهند و گروه ديگر است سعادت را بر نير اعظم مي زنند. يكي پس از مرگ فقط نفرين و لعنت بدرقه راه اوست و ديگري نام او هميشه با رحمت و مغفرت قرين است مثلا افرادي هستند كه از بام تا شام را حتي را بر خود حرام ساخته تلاش مي كنند و هزاران حيله به كار مي بندند كه چيزي بر اندوخته خود بيفزايند بدون اينكه از آن ثروت فائده اي برده و يا استفاده اي برسانند فقط لذت و خورسندي آن ها در آنست كه از راه حلال يا حرام ثروتي گرد آورده و عاقبت الامر با صد افسوس بگذارند و بگذرند و يا


مثل هوس بازان ديگري كه مدام رنج مي برند و گنجي به دست مي آورند و آن را به مصرف ميگساري و قمار و شب زنده داري هاي زيان بخش رسانيده يعني تيشه بريشه حيات و سعادت خود مي زنند در مقابل اين سود گران مرگ و فساد گروهي را مشاهده مي كنيد كه در تمام ايام جواني و پيري چشم از همه لذايذ نفساني پوشيده و در راه كسب علم و شرف و خدمت به خلق دقيقه اي غافل ننشسته و همه آرزو و آمال آن ها اينست كه خدمتي به مذهب و فرهنگ و وطن خود نموده و آثاري از خود به وجود آورند كه مگر چراغ راه رستگاري و هدايت گمگشتگان وادي جهل و فساد گردد.

مرحوم ابوالقاسم سحاب نيز بدون شك يكي از چهره هاي تابناك طبقه اخير الذكر وطن ما بود كه به پيروي از تعاليم استاد اجل سعدي.



گر بماند نام نيكي ز آدمي

به كز او ماند سراي زرنگار



چشم از همه لذايذ جهان پوشيده و تمام عمر گرانمايه خود را صرف مطالعه و تعليم و تعلم و نوشتن و ترجمه در حدود شصت جلد كتاب سودمند مذهبي - تاريخي- اجتماعي نمود. بلي. متاع كفر و دين بي مشتري نيست - گروهي اين گروهي آن پسندند.

مرحوم سحاب در سپيده دم جمعه 15 رجب 1304 قمري در قريه قم تفرش ديده به دنيا گشود از همان اوان كودكي آثار هوش و نبوغ از جبين او خوانده مي شد و اكثر پيروان دانشمند و عاقبت انديش آتيه درخشاني براي وي پيش بيني مي كردند با آنكه پدر اين طفل سواد زيادي نداشت به اضافه وضع خانوادگي و محيط زندگاني براي فراگرفتن علم و هنر و كسب كمال مساعد نبود با پشتكار قابل تحسين همه مشكلات و موانع را به هيچ انگاشته و خود را به سر منزل مقصود رسانيد.

نخست پدر كه علاقمندي و شور و شوق فرزند برومند خود را به درس مي بيند با تهيه وسائل مقدماتي او را به مكتب خانه مرحوم ملا حسين آخوند شاهميري مي سپارد (آخوند مزبور كه تعليم و تربيت مقدماتي عده زيادي از اهالي تفرش را بعهده داشته حقا حق بزرگي به گردن اهالي آن سرزمين دارد براي اينكه بر اثر حسن رفتار و عمق تعليمات مقدماتي اغلب شاگردان مكتب وي بعدا مدارج عالي علمي را پيموده و از شخصيت هاي علمي كشور به شمار آمده اند) در اندك مدتي نوشتن و خواندن قرآن كريم


و تاريخ معجم و جامع المقدمات و غيره را فرامي گيرد پس از تكميل دروس مقدماتي چون ديگر محيط مكتب خانه مرحوم آخوند برايش كوچك بود و نمي توانست عطش دروني وي را براي فراگرفتن علم و دانش بيشتر فرونشاند ناچار به سوي مرحوم امامي (امام جمعه تفرش) و مرحوم سيد علي اكبر سجادي رو مي آورد اين دو دانشمند گرامي با ملاحظه علاقمندي و دانش پژوهي اين طفل به تدريس او همت گماشته بالاخره حرف نحو، فقه، اصول، ادبيات فارسي و عربي را در محضر اين دو استاد فراگرفته و ضمنا اقدام به تأسيس مدرسه اي در تفرش مي نمايند ضمن تدريس در اين مدرسه مشغول فراگرفتن زبان فرانسه در نزد مرحوم سناء الدوله دبير منش كه يكي از بزرگان دانشمند تفرش بود ميشود. چون محيط كوچك تفرش نمي توانست طبع بلند پرواز او را اقناع كند لذا براي تكميل تحصيل به تهران عزيمت در محضر درس مرحوم حاجي افضل اعمي حاضر شده و به تكميل تحصيل خود در رشته علوم ديني و صرف و نحو و عربي خود مي پردازد و ضمنا ضمن تدريس در مدرسه اليانس در نزد مسيو ويژور فرانسوي مدير مدرسه مزبور به تكميل زبان فرانسه پرداخته پس از اندك مدتي فرانسه را چنان فرامي گيرد كه موفق به ترجمه كتاب تاريخ عمومي و كتاب حساب از فرانسه به فارسي مي گردد. در سال 1299 شمسي بنا به تقاضاي مرحوم شيخ جلال نهاوندي وكيل سابق نهاوند براي تأسيس مدرسه به سبك جديد از طرف وزارت فرهنگ به نهاوند اعزام پس از سه ماه خدمت بر اثر ابراز فعاليت و لياقت ضمن تقدير از زحمات معظم له برياست فرهنگ آن سامان برگزيده مي گردد در آنجا نيز بيكار ننشسته در نزد ميرزا حسين خان حجازي به فراگرفتن زبان انگليسي مي پردازد ديري نمي گذرد كه بدان زبان نيز چنان تسلط مي يابد كه موفق به ترجمه كتاب جغرافيا و سفرنامه كازپانتيه به فارسي مي شود پس از مراجعت به تهران در يكي از روزنامه هاي وقت به صورت پاورقي منتشر مي سازد در همين ايام زندگاني مطبوعاتي خود را آغاز و شروع بنوشتن مقالات در جرايد شفق سرخ تجدد ايران، اطلاعات ايران، ستاره جهان، گلشن و جرايد و مجلات خارجي عراق، مصر، هندوستان مي نمايد.

مرحوم سحاب در نوشتن خطوط نستعليق و شكسته و نسخ استاد و خط وي


داراي ظرافت و پختگي خاص و كم نظيري بود آثار نثر و نظم او اعم از فارسي و عربي عموما سليس و روان و ساده و در عين پختگي مي تواند مورد استفاده عارف و عامي قرار گيرد شيوائي و رواني قلمي او ضمن اهميت موضوع بحدي بود كه كاهلترين اشخاص از خواندن آن احساس خستگي ننموده و خواننده تا آخرين صفحه كتاب را به پايان نرساند به زمين نمي گذارد.

به طوري كه فوقا اشاره شد اضافه بر تسلط به زبان هاي فرانسه، انگليسي و عربي به زبان هاي روسي، آلماني، لاتين نيز آشنائي داشته بالاخره از كوچكترين فرصت براي كسب علم و دانش استفاده مي كرد.

درست به خاطر دارم كه در سال هاي آخر حيات كه در اداره نگارش وزارت فرهنگ مشغول كار بود نزد مرحومه بانو دكتر فاطمه سياح مشغول فراگرفتن و تكميل زبان روسي بود و مي گفت اگر فرصت باشد و عمرم ياري كند قصد دارم حتي زبان چيني را نيز فراگيرم.

كتبي كه تاكنون از آثار وي اعم از ترجمه و تأليف بچاپ رسيده اند عبارتند از: 1-شرح زندگاني حضرت حسين بن علي ع 2 جلد

2- شرح زندگاني حضرت رضا ع 2 جلد

3- شرح زندگاني حضرت موسي بن جعفر ع 2 جلد

4- شرح زندگاني حضرت جواد ع 1 جلد

5- شرح زندگاني حضرت عسكرين 2 جلد

6- ترجمه تاريخ قرآن 1 جلد

7- اقوال اروپائيان درباره قرآن 1 جلد

8- ترجمه اسرار الحج و تاريخ و جغرافياي مكه 1 جلد

9- آداب نماز جمعه 1 جلد

10- شهيد ثاني 1 جلد

11-فرهنگ خاورشناسان 1 جلد


12- ترجمه رساله حي بن يقطان 1 جلد

13- جلد اول زندگاني شاه عباس كبير 1 جلد

14- تاريخ مدرسه سپهسالار 1 جلد

15- ترجمه تاريخ نقاشي در ايران 1 جلد

16- ترجمه رساله السقيفه 1 جلد

17- ترجمه تاريخ حبشه 1 جلد

18- ترجمه جغرافياي كارپانتيه 1 جلد

19- ترجمه فنون اسلامي 1 جلد

20- تدبير منزل 1 جلد

21- شهادة الحسين 1 جلد

22- ترجمه رساله الثقلان 1 جلد

و بسياري از مقالات و اشعاري كه در جرايد ايران و خارج به چاپ رسيده است.

صورت كتبي كه تاكنون موفق به چاپ آن نشده

1- مفتاح الاعلام در تراجم احوال رجال 6 جلد

2- تذكر دانشكده در تراجم احوال 3 جلد

3- ترجمه احوال و آثار ابن سينا 1 جلد

4- فرهنگ نام بزرگان 1 جلد

5- خلق و اخلاق غزالي ترجمه از دوره احياء العلوم 1 جلد

6- ترجمه هزار حديث نبوي 1 جلد

7- ترجمه منهاج النجاة فيض كاشاني 1 جلد

8- تاريخ عمومي ترجمه از فرانسه 1 جلد

9- ترجمه احوال حسن صباح 1 جلد

10- رياض الادب 1 جلد

11- ديوان اشعار 1 جلد

12- تاريخ عمومي قرن 1 14 جلد


13- تاريخ شرح احوال وزراي معارف ايران 1 جلد

14- ترجمه حساب و هندسه از فرانسه 1 جلد

15- سفرنامه به زبان عربي 1 جلد

16- تاريخ تربيت 1 جلد

17- تاريخ انساب سادات تفرش 1 جلد

مرحوم سحاب در فن ماده تاريخ سازي استاد بوده و اشعار زيادي در اين زمينه سروده است و تمام كتب و نشريه ها را شخصا و بدون كمك ديگران تأليف و تمام امور مربوط به آن اعم از تحرير - پاكنويس - تصحيح را شخصا به عهده داشته و تمامي را بدون دريافت كمك از هيچ مقامي و بدون در نظر داشتن سود مادي چاپ و منتشر ساخته است نمي توان انكار كرد كه در انجام اين خدمت عظيم فرهنگي تنها يار و مددكار وي همسر باوفايش (بانو معصومه سحاب) بوده كه با تشويق و آماده نمودن وسائل آسايش و راحتي آرامش خاطر وي را فراهم و در كار نويسندگي و نگارش تحريص و ترغيبش مي كرده است.

مرحوم سحاب پس از مراجعت از مأموريت نهاوند در مدارس متوسط پايتخت و دانشسراي تهران به تدريس پرداخته و مدتي در اداره نگارش وزارت فرهنگ و چندي نيز به سمت معاونت كتابخانه ملي به خدمت اشتغال داشت و به معتقدات مذهبي خود چنان استوار بود كه از بدو كودكي تا آخرين روز حيات يكركعت نماز و يا يك روز روزه از او قضا نشد او مردي بسيار متين باتقوي و داراي اراده راسخ و در كارهاي عام المنفعه هميشه پيش قدم بوده بخصوص در انجام امور مربوط به فرهنگ و بهداشت و راه سازي و ساير امور اجتماعي موطن خود سعي بيشتري به عمل مي آورد. ساختمان راه اشتيان تفرش و تأسيس دبستان و دبيرستان حكيم نظامي بيشتر بر اثر مجاهدت و همت او انجام پذيرفته است.

بر اثر علاقه اي كه به موطن خود داشت با همه گرفتاري ها و اشتغال به كار نويسندگي و اداري سالي يكي دو ماه عمر خود را در آن سرزمين به سر برده و به انجام امور عام المنفعه مي پرداخت.


مرحوم مغفور در چند سال آخر عمر دچار فشار خون و تنگي نفس شده بود كه بالاخره بر اثر عارضه بيماري قلبي كه در حدود مدت يك ماه به طور انجاميد در سپيده دم روز شنبه 22 ديماه 1335 پس از ادعاء نماز شب و فريضه صبح و ذكر شهادتين دعوت حق را لبيك گفت و جنازه آن مرحوم بنا به وصيتي كه كرده بود بقم حمل و با اظهار لطف جناب آقاي توليت در جوار حضرت معصومه عليهاسلام در صحن نو آستانه مقدسه مقابل ايوان نزديك حوض بزرگ مدفون گرديد.



صبر بسيار ببايد پدر پير فلك را

تا مگر مادر گيتي چو تو فرزند بزايد



و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته

مهندس عباس سحاب


يا ابا عبدالله الحسين ادركني



اي چشم و چراغ عالمين ادركني

اي سبط رسول ثقلين ادركني



جان بهر نثار تو ملك بدنم

قرض الحسن است يا حسين ادركني