بازگشت

برخورد اباهره در ثعلبيه به امام


چنانكه نوشته اند [1] بامداد آن شبي را كه حضرت ابي عبدالله در ثعلبيه توقف داشتند مردي از اهل كوفه مكني باباهره ازدي خدمت امام رسيده سلام داد و عرض كرد يا بن رسول الله چه


چيز تو را باعث شد كه از حرم خدا و حرم جدت محمد مصطفي صلي الله عليه و آله خارج شدي امام عليه السلام فرمود «قال الحسين عليه السلام ويحك يا اباهره ان بني اميه اخذ و امالي فصبرت و شتموا عرضي فصبرت و طلبوا دمي فهربت و ايم الله لتقلني الفئة الباغيه و ليلبسنهم الله ذلا شاملا و سيفا قاطعا و ليسلطن الله عليهم من يذلهم حتي يكونوا اذل من قوم سبا اذ ملكتهم امرأة فحكمت في اموالهم و دمائهم.

واي بر تو اي اباهره همانا كه بني اميه حق مرا گرفتند و مال مرا غصب كردند من بدان صبر كردم و عرض مرا سب و شتم نمودند باز هم صبر كردم و درصدد ريختن خون من برآمدند پس فرار اختيار نمودم و به خدا قسم كه اين مردم ستمكار و گمراه مرا خواهند كشت وخداوند لباس ذلت را به ايشان خواهد پوشيد و شمشير قاطعي را بر سر آن ها خواهد كشيد و بيقين كه به زودي كسي را بر سر ايشان مسلط نمايد كه آن ها را ذليل و خوار سازد تا اين كه ذليل تر از قوم سبا گردند كه زني بر ايشان پادشاهي مي نمود و او را حكومت و فرمان روائي در اموال و دماء ايشان بود، امام از ثعلبيه بحائل بلده جبل و از آنجا بحاسره و بقعه و ابيار اظهريه و ابيار خضره طي طريق فرمود.


پاورقي

[1] سيد بن طاوس در لهوف ص 31.