بازگشت

ملاقات امام با فرزدق شاعر در ذات عراق


در منزل ذات عرق كه بين مكه معظمه و غمره و در حدود وادي عقيق و وادي عرضه است و خط سير موكب امام عليه السلام از اين راه بوده در اينجا همام بن غالب معروف بفرزدق شاعر كه از مادحين اهل بيت است با مادر خود به حالت تعجيل آهنگ زيارت بيت الله را داشته و به مكه معظمه مي شتافت در ذات عرق او را نظر بخيمه و خرگاه و دستگاه حسيني افتاده پرسيد كه اين دستگاه از كيست؟ به او گفتند كه از حضرت ابي عبدالله حسين بن علي عليه السلام است، فرزدق را حيرت دست داده و پاي از سر نشناخته خود را نزديك خيمه آن حضرت رسانيد در حالتيكه امام بتلاوت كلام الله مجيد مشغول بود فرزدق اجازه خواسته بر امام وارد شده سلام داد سپس عرض كرد: «عطاك الله سولك و املك فيما تحب بابي انت و امي يا بن رسول الله ما اعجلك من الحج» فرزدق علت شتاب زدگي و خروج از حج را از امام ع پرسيد حضرت فرمود «لو لم اعجل لاخذت» اگر كه تعجيل نمي نمودم دستگير مي شدم زيرا كه يزيد والي مكه عمرو بن سعد را با جمعي از تابعين خود گماشته بود كه مرا بغيله و بيخبري بقتل رسانند.

«قال الامام ع اخبرني عن الناس خلفك قال الخبير سئلت قلوب الناس معك و اسيافهم عليك و القضاء ينزل من السماء و الله يفعل ما يشاء قال صدقت لله الامر من قبل و من بعد و كل يوم ربنا هو في شان ان نزل القضاء بما نحب فنحمد الله علي نعمائه و هو المستعان علي اداء الشكر و ان حال القضاء دون الرجاء فلم يبعيد من كان الحق نيته و التقوي سيرته»

سپس حضرت از او از حال مردم كوفه پرسيد فرزدق عرض كرد از مردي با اطلاع پرسيدم همين قدر بدان كه مردم كوفه حضرتت را از دل دوست دارند و آرزومند ديدار مي باشند و ليكن در روز گير و دار شمشيرهاي ايشان بروي حضرتت كشيده شود قضاي الهي از آسمان فرود آيد و خدا مي كند آنچه را كه خواهد.

حضرت فرمود راست گفتي «لله الامر من قبل و من بعد» يعني حكم گذشته و


آينده با خداست و هر روز خدا را شأني است و اگر قضا بدانچه ما آن را دوست داريم فرود آمد پس ما خداي را بر نعمت هاي او سپاسگزاريم و خداست كه در سپاس گذاري ما را يار و مددكار است و اگر قضا برخلاف رضاي ما شد باز هم خدا آن كس را كه نيت او حق است و به راه حقيقت مي رود و تقوي پيشه او است او را دور نخواهد ساخت، سپس فرزدق عرض كرد «بلغك الله ما تحب و كفاك ما تحذر» خدا تو را به آنچه دوست داري برساند و از آنچه كه بيم داري تو را كفايت دهد، پس از آن فرزدق بعضي از مسائل مربوط به مناسك حج را از امام پرسيده و جواب شنيده حضرت را وداع گفت، در اينجا سيد بن طاوس در لهوف [1] مي نويسد كه در ذات عرق بشر بن غالب از عراق رسيد و حضرت او را ديده از مردم عراق پرسيد او عرض كرد: خلفت القلوب و السيوف مع بني اميه و حضرت فرمود صدق اخو بني اسد ان الله يفعل ما يشاء و يحكم ما يريد.


پاورقي

[1] مقتل خوارزمي - لهوف ص 30.