بازگشت

سيف بن حرث بن سريع بن جابر و مالك بن عبدالله بن سريع بن جابر


اين دو برادر از طرف پدر پسرعم با يكديگر بودند ولي از جانب مادر با هم برادر و در مرام و منظور مقدس و حس جان بازي و فداكاري در راه امام (ع) مساوي و برابر آمده و از سعادتمنداني هستند كه خود را به كربلا رسانيده و شبيب مولاي خود را نيز به همراه آورده و از حضور امام با التماس و گريه درخواست جان فشاني نموده اند كه درباره ايشان نوشته شده جاء الفتيان الجابريان و هما يبكيان فقال لهما الحسين (ع) اي نبي اخوي ما يبكيكما فو الله اني لارجوا ان تكونا


بعد ساعة قريري العين فقالا لا و الله ما علي انفسنا نبكي و لكن نبكي عليك الخ يعني دو جوان به خدمت امام تشرف يافتند در حالتي كه مي گريستند امام ع سبب گريه ايشان را به اين بيان پرسيد (كه اي دو برادرزادگان من سبب گريه شما چيست و من اميدوارم كه بعد از ساعتي چشمان شما روشن گردد) آن دو عرض كردند كه گريه ما براي خود ما نيست بلكه بر غريبي جناب شما مي گرئيم تا آخر، اين دو برادر پشت به پشت يكديگر در ميدان جنگ در آمده به ياري امام (ع) قيام نموده و كارزار كردند تا به درجه ي رفيعه ي شهادت رسيدند و در قائميات است السلام علي مالك بن عبد بن سريع، السلام علي شبيب بن الحارث بن سريع در اينجا هم سيف بن حرث يا حارث به نام شبيب تحريف شده.