بازگشت

آگهي دادن به يزيد از ورود جناب مسلم به كوفه


جاسوسان و خبرگذاران كه هميشه منتهز فرصت و درصدد رسانيدن هرگونه خبري تازه به مصادر مربوطه مي باشد به محض ورود جناب مسلم و وقوع حادثه و سهل انگاري نعمان بن بشير والي كوفه جريان امر را به يزيد گزارش دادند.

از جمله مخبر بن عبدالله حضرمي پسر مسلم بن ربيعه طرفدار و هم عهد بني اميه بود


كه در موقع خطبه نعمان از جاي برخاسته باو اعتراض كرد كه اين حادثه جز بقهر و غلبه جلوگيري نمي شود و اين رفتار و گفتار تو روش ناتوانان و بيچارگان است.

نعمان گفت اگر من در اطاعت حق از ضعفا و ناتوانان باشم براي من بهتر است تا اينكه در نافرماني خدا از عزيزان يا فريفتگان بشمار روم.

ابن قتيبه در السياسة و الامامه خود مي نويسد: نعمان بن بشير در جواب ابن ربيعه گفت: «لابن رسول الله صلي الله عليه و آله احب الينا من ابن بنت اجدل» از اين گفته نعمان ابن ربيعه برآشفته بخانه خود رفت و نامه اي فوري بيزيد بن معاويه نوشت چگونگي را گزارش داد كه مسلم بن عقيل بكوفه ورود نموده و مردم شيعه از اهل كوفه با او بنام حسين بن علي بن ابيطالب بيعت كرده اند اكنون اگر تو را بكوفه احتياج است بزودي حاكمي مقتدر و والي نافذ الامري بكوفه روانه دار كه نعمان بن بشير مردي سست عنصر و سهل انگار است و در نظر اهالي براي او قدر و مقدار و اهميت و اعتباي نخواهد بود و بدينمضمون است نامه ابن ربيعه يا شعبه حضرمي، اما بعد فان مسلم ابن عقيل ورد الكوفه و قد بايعه شيعة الحسين فان كان لك في الكوفة حاجة فانفذ اليها رجلا قويا فان النعمان ضعيف و متضاعف [1] .

علاوه بر عبدالله حضرمي عمر بن سعد وقاص هم كه از دنياطلبان دورو و بي ايمان بود چگونگي را براي يزيد نوشته و ابراز حسن خدمت نمود همچنين عمارة بن عقبه از جيره خواران معاويه خاطر يزيد را بنامه خود مستحضر داشته و نامه هاي پياپي از منافقين كوفه بيزيد رسيد، يزيد با سرجون [2] غلام معاويه پسر منصور رومي كه در پيش او را با يزيد سري و سري بود مشورت نموده و از ورود مسلم بن عقيل و ضعف نعمان بن بشير با او حرفها زد از وي كمك رأي خواست كه از براي دفع زحمت و حراست كوفه چه كس را اختيار كند از آنجا كه يزيد از عبيدالله زياد نگراني و كدورت خاطر داشت سرجون نخواست بدون تمهيد مقدمه نامي از او ببرد لذا بيزيد گفت اگر معاويه هم اكنون زنده بود آيا تو برأي او عمل مينمودي، يزيد گفت البته.



پاورقي

[1] مقتل ابي‏مخنف.

[2] سرجون - مقتل ابي‏مخنف يحيي بن لوط.