بازگشت

نبوغ و كمال و فصاحت و بلاغت حسين


حضرت ابي عبدالله الحسين عليه السلام يگانه انسان كاملي است كه از بزرگترين نوابغ روزگار به شمار آمده و به منزله خورشيد جهان افروزي است كه نور او بر مجتمع بشري تابيده و باعث حيات و زندگاني عالم بشريت و توده ي انسانيت شده او همان يگانه نابغه ي جهان است كه علم و ادب و شجاعت و زهد و تقوي و بزرگي و كرامت و عظمت مقام و جلالت شأن در وجود مقدسش به حد نهايت و كمال جمع شده و او را بايستي يگانه نابغه و بزرگترين عبقري صفحه گيتي به حساب آورد.

حسين عليه السلام در مراتب ادب افضل ادباء و افصح فصحاء و ابلغ بلغاي زمان بوده و اين ارث را از پدر بزرگوارش اميرمؤمنان و امام متقيان عليه الصلواة و السلام بميراث


گرفته و دليل ساطع و برهان قاطع ما اقوال و گفتار و خطابه هاي معجز آثاري است كه از لسان مبارك آن پيشواي انام در موارد عديده و ميدان جنگ رسيده و خوشبختانه اين خدمت را فاضل معاصر سيد مصطفي محسن الموسوي الحائري به نام مجموعه ي (بلاغة الحسين) انجام داده و لمعه ي از لمعات سخنان آن بزرگوار را در اين مجموعه گرد آورده و به چاپ رسانده و انتشار داده كه نگارنده از آن مؤلفه و ديگر موارد و مدارك در هنگام لزوم استفاده و اقتباس خواهد نمود.

حسين عليه السلام كسي است كه براي ارشاد خلق و دلالت نمودن مردمان به طريق معرفت پروردگار و شناساندن توحيد بجهانيان اين چنين بيان معجز نشان را فرموده: ايها الناس اتقوا الله جل ذكره، ما خلق العباد الا ليعرفوه فاذا عرفوه عبدوه و اذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عبادة ما سواه يعني اي گروه مردم بپرهيزيد از خدائي كه بزرگ است ياد او، نيافريده است بندگان را مگر براي اينكه او را بشناسند و به او معرفت پيدا كنند و چون او را شناختند وي را پرستش نمايند و چون پرستش نمودند به واسطه پرستش او از پرستش غير وي بي نياز و مستغني شوند.

اين كلام موجز داراي معاني بسيار و بهترين راه از براي شناسائي و معرفت پروردگار است.

باز از جمله گفتار درربار و كلمات معجز آثار آن بزرگوار است كه فرمايد:

ان الحلم زينة و الوفآء مودة و الصلة نعمة و الاستكبار صلف و العجلة سفه و السفه ضعف و الغلو ورطة و مجالسة اهل الدنائة شر و مجالسة اهل الفسوق ريبة. حسين عليه السلام كسي است كه مي فرمود: الموت خير من ركوب العار، يعني مردن با شرافت بهتر از زندگاني با مذلت و بي شرافتي است و لذا تن بزير بار مذلت نداد و شرافت مرگ را به حيات با ذلت ترجيح داد.

حسين عليه السلام كسي است كه در عقيده ي خود باعلي درجه ثابت بود و در اجراي


عقيده خود تا آخرين دم و تا آخر قطره خون پاك خويش پافشاري نمود.

خليل جبران گويد:



ان مات علي شهيد عظمته

فقدمات الحسين شهيد عقيدته.



آيا بمانند حسين كيست بدينگونه در عقيده و مرام خويش كه مقاومت در برابر رفع ستم و دفع ظلم باشد پايداري كند و تن به زير بار ستم ندهد و تنها عقيده و فكر او حمايت از حق و دين و فداكاري و جان نثاري در راه حقيقت و يقين باشد.