بازگشت

تأثير محبت و علاقه مندي محبان حضرت ابي عبدالله و ابراز مودت آنها


عاشقان نام حسين و كسانيكه دلباخته و فريفته محبت و دوستي آن بزرگوارند براي اظهار محبت و عرض اخلاص و ابراز مودت ديده مي شود كه هر يك در مورد خود چگونه اظهار علاقه و مهر مي نمايند و تا چه اندازه در بذل مال و جان و صرف اموال و ملك و منال خويش در راه محبت آن بزرگوار از خودگذشتگي و ايثار مي كنند و محبت آن سرور تا چه پايه و مايه در قلوب محبين و علاقه مندان حسين عليه السلام حسن تأثير نموده و مي نمايد، در كجاي دنيا ديده مي شود كه شيعه و دوستدار ابيعبدالله الحسين عليه السلام در آنجا باشد و اقامه عزاي حسيني را ننمايد و اساس ماتم آن امام مظلوم را در خاندان خود نچيند و هر روز اين مصيبت بر او تازه نشود و اظهار حزن و ملال از خويش نكند؟ كيست؟ كه پس از دست دادن عزيزترين محبوب و مطلوب خود باندك فاصله و مختصر وقت و گذشتن كمتر زماني آن مصيبت را فراموش ننمايد و آن را كان لم يكن نينگارد جز مصيبت امام حسين مظلوم كه با اين همه طول زمان و گذشتن قرون و اعوام روز بروز اين مصيبت تازه تر و شور و شراره اش بيشتر و بلندتر مي گردد، آيا نه اين جذبه عشق و علاقه و تأثير محبت و فرط دلبستگي و دلباختگي است كه علاقه مندان را نسبت به آن شهيد مظلوم است؟ آري! اين مصيبت همان مصيبت دلخراش و جانسوزي است كه از قرن اول اسلام تا كنون كه قرن چهاردهم هجري است جهاني را از شرق و غرب تحت سوز و گداز در آورده و قرن ها نيز بيايد كه همه ساله اين مصيبت تجديد شود و تا دنيا برپا است دوستداران حسين اين عزا و اين مجلس سوگواري را اقامه نمايند و در برپا نمودن مصيبت خامس آل عبا از بذل مال و جان هيچگونه خودداري و مضايقه ننمايند و هيچ قوه و قدرتي نتواند جلوگيري از اين عمل خداپسند نمايد چنانكه در اين طول مدت اغلب از سلاطين جور و اعادي دين و معاندين اسلام و آئين در منع و رفع آن اقدامات مجدانه نموده و جرئت و جسارت هاي بي باكانه به عمل آورده نه تنها كاري از پيش نبرده بلكه مجازات و پاداش كردار ناپسند خود را به زودي ديده و بمكافات خود رسيده اند و رفتار آنان بالعكس بيشتر موجب اهتمام و احتشام و تحكيم و تثبيت و تجليل و احترام شيعيان گرديده و اكنون بخوبي مشاهده و ديده ميشود كسانيكه منكر


اين تشريفات و اهتمام بوده اند هم اينك سر تسليم فرود آورده و در برابر عظمت و جلال حسيني با نظر احترام و تجليل مي نگرند و بتواضع و تكريم در مقابل نام مبارك حسين عليه السلام و جلال و مقام او قد خويش بتعظيم و تسليم خم مي نمايند و به دين و آئين حسيني گرائيده از اكسير محبت او مس قلب خود را طلاي ناب و زر خالص مي سازند، بيگانگان كه اين عمل را جزء موهومات پرستي و اعمال خرافي ما ميشمردند هم اكنون در برابر اين رسوم و آئين و اعمال و آداب خاضع و خاشع شده سر تسليم فرود مي آورند و آن را جزء امور فوق طبيعت و تأييدات غيبي و مواهب آسماني به شمار مي آورند و از عمليات ما و شبيه سازي و نمايشات مذهبي در امور تراژدي خود سرمشق گرفته و از رفتار و كردار ما تقليد نموده و حسن تأثير ديده اند، بسا شده كه مردمي ببركت اين اعمال و پيروزي از اين روش خداپسند ما بدين و آئين اسلام گرائيده حقيقت دين براي ايشان در اثر پيروي ما از اين شعائر مذهبي و ادامه دادن و اقامه اين رسوم و آئين ديني مكشوف و معلوم گرديد، از روي رضا و رغبت دين اسلام را پذيرفته و بشاهراه هدايت داخل شده اند.

آري همين صيت و آوازه فداكاري حضرت حسين و آزادي خواهي او است كه امروزه عالمي را به خود متوجه نموده و مردمي را به جانب اسلام سوق مي دهد و براه دين هدايت مي كند، مصيبت جناب سيدالشهدا (ع) فراموش نشدني است و قيام اين عزا با بقاي دنيا هميشه باقي و همراه خواهد بود و ابقاي اين مصيبت و عزا است كه جهانيان را همواره بيدار داشته و آنان را در برابر انمحاء و اضمحلال آثار ستم و بيداد هوشيار و پايدار و استوار مي دارد يكي از شعراي عرب (شاعر عدنان سماوي) در مرع و مرثيه جناب سيدالشهدا عليه آلاف التحية و الثنا قصيده غرائي سروده و آن را به اين دو بيت شروع و افتتاح مي نمايد [1] .



جري لذكرك دمع العين عقيان

و للاسي في قلوب القوم نيران



ذكراك يابن رسول الله خالدة

لم تعف آياتها حقب و ازمان



بلي چنين است كه آتش مصيبت حسين عليه السلام همواره در دلهاي دوستانش مشتعل بوده و خواهد بود و اين مصيبت جانسوز هيچگاه بمرور زمان و گذشتن قرون و اعوام فراموش


نشده بلكه اشتداد و اهتمام بدان بيشتر مي گردد.

باز يكي از نويسندگان عرب درباره اين مصيبت چنين مي نويسد: [2] .

براي روز مصيبت حسين عليه السلام تاريخي است كه حاوي و شامل با جهادي شديد و مبارزه حياتي و مماتي بين حسين شهيد و بين يزيد پليد است، حسين از براي خود در تاريخ صفحه تابان و درخشاني را باز نموده كه هميشه و علي الدوام باقي است و بگذشتن سال ها و قرون باعث بيداري بيخبران از غفلت خود خواهد بود و موجب انتباه و هشياري خواب رفتگان شده ايشان را بجانب جهاد و مبارزه در راه عدل و داد و دفع و ستم و بيداد مي خواند و نيز مي نويسد: نهضت حسين عليه السلام نهضتي مبارك در راه عقيده و مسلك خود بوده، خواست بدين نهضت مقدس دين جدش رسول خدا را عزيز و مكرم دارد و آن دين را به عزت و عظمت خود باقي گذارد، هم آن حضرت خواستار اين شد كه نقشه اي بكشد و سرمشقي بدهد كه تمامي آزادگان جهان در راه عزت و شهامت و اباء و سرپيچي از ستم و امتناع از تحمل جور و بيداد از حضرتش پيروي و متابعت كنند.


پاورقي

[1] جريدة الوطن شماره 36.

[2] طه عباس الفزاوي در جريدة الوطن شماره 36.