بازگشت

تفكيك ناپذيري سياست و ولايت از پيكره احكام دين


«اين را كه ديانت بايد از سياست جدا باشد و علماي اسلام در امور اجتماعي و سياسي دخالت نكنند، استعمارگران گفته و شايع كرده اند، اين را بي دينها مي گويند. مگر زمان پيغمبر اكرم (ص) سياست از ديانت جدا بود؟ مگر در آن دوره عده اي روحاني بودند و عده ديگر سياستمدار و زمامدار؟ مگر زمان خلفاي حق يا ناحق، زمان خلافت حضرت امير اباعبدالله (ع) سياست از ديانت جدا بود؟ دو دستگاه بود؟ اين حرفها را استعمارگران و عمال سياسي آنها درست كرده اند، تا دين را از تصرف امور دنيا و از تنظيم جامعه بركنار سازند و ضمنا علماي اسلام را از مردم و مبارزان راه آزادي و استقلال جدا كنند و در اين صورت مي توانند بر مردم مسلط شده و ثروتهاي ما را غارت كنند. منظور آنها همين است.» [1] .

در ديدگاه امام خميني، در بازگشت به اصالتها و خويشتن يابي جامعه اسلامي، آنچه كه موجب تشخص و منزلت مسلمانان خواهد بود، تفكيك ناپذيري «دين و سياست» است. چنين اصلي ضمن اينكه به زندگي جمعي آنان معنا مي بخشد، آنان را در نظر و چشم اجانب بزرگ مي نمايد. با چنين بزرگي و عظمت است كه خيال ولايت، غارت و چپاول ثروتهاي مردم مسلمان از ذهن اجانب رخت برخواهد بست.


پاورقي

[1] امام خميني: روحانيت در جستجوي کلام امام، دفتر هشتم، (تهران، امبيرکبير)، 1362، ص 190.