بازگشت

مقدمه


انقلاب اسلامي به رهبري احياگر قرن، حضرت امام خميني، رضوان الله تعالي عليه، رستاخيزي عمومي نه تنها براي مردم ايران كه براي كل ستمديدگان جهان به حساب مي آيد، محرومان و مستضعفان عالم تحت تأثير بيان و سيماي ملكوتي حضرت امام راحل در تب و تاب و شور و شوق در كشورهاي اسلامي و غير آن به يمن و بركت انديشه احيايي امام خميني (ره) هستند.

منظور از احياگري در انديشه امام خميني (ره) عبارت از: «حركتي عقلي - ادبي در چارچوبه حوزه معرفت ديني معطوف به درك نيازهاي زمانه است.» [1] .

با چنين وضعي حضرت امام رضوان الله تعالي عليه، احياگري است كه اولا با ضميري روشن، نيازهاي زمانه را درك مي نمايد، ثانيا با شجاعتي عقلي-ادبي دست به كار مي شود و ثالثا احياگري را در چارچوبه كتاب و سنت به انجام مي رساند. از همين رو «انداموارگي» نيز در متن دين است.

نوشته حاضر در پي آن است تا در قالب دو فصل، موضوع فوق را به بحث گذارد. در فصل اول مروري تاريخي - تطبيقي در ارتباط با نهضت حسيني و حركت تاريخساز خميني رضوان الله تعالي عليه، مدنظر قرار مي گيرد. در فصل دوم تبيين تئوريك انداموارگي «دين و سياست» در قالب احيايي آن به بحث گذاشته مي شود.

در اين فراز تلاش مي شود تا ضمن يك مطالعه تطبيقي نقاط مشترك و فارق در اين دو

نهضت مشخص شود. چنانكه در مقدمه گذشت، اين مطالعه ناظر بر شرايط اجتماعي است كه زمينه ساز اين دو نهضت عظيم و تاريخساز است. پرواضح و روشن است كه چنانچه بحث از نقاط مشترك دو نهضت مي شود، منظور اين است كه درك صحيح و واقع بينانه نسبت به تحليل اين دو فراهم شود، و گرنه شكي نيست كه چه از نقطه نظر تقدم تاريخي و چه از نقطه نظر فضلي كه حركت حماسي سال شصت و يكم هجري با خود دارد هم داراي برجستگي و نقاط عطف خاص خود است و هم نقش تعيين كننده در ساير نهضتها دارد. با اين وصف تلاش مي شود ابتدا نقاط مشترك به دست داده شود و آنگاه وجه فارق به بحث گذاشته مي شود.


پاورقي

[1] مطهري، مرتضي، تکامل اجتماعي انسان، (تهران، انتشارات صدرا)، 1365، ص 189 -190.