بازگشت

قيام مدينه


حقيقت آن است كه قيام مدينه، استمراري براي انقلاب سرور شهيدان عليه السلام


بوده؛ زيرا جانها همچون ديگي بر آتش، از خشم و كينه بر عليه يزيد مي جوشيد؛ چرا كه حرمت رسول خدا صلي اللَّه عليه و آله را با كشتن عترت آن حضرت و اسير كردن فرزندانش، شكسته بود.

آنگاه كه اسيران اهل بيت: به مدينه باز گشتند و آنچه از مصيبتهاي عظيم و محنتهاي بزرگ پيش آمده را براي مردم بازگفتند و گرفتاري و اسارتي كه بانوان سراي نبوّت و آزادزنان وحي كشيده بودند، براي آنان توضيح دادند، دلها بر ريحانه ي رسول خدا صلي اللَّه عليه و آله پر از درد و اندوه شد.

خواهر حسين و نوه ي پيامبر صلي اللَّه عليه و آله حضرت زينب عليهاالسلام براي گرفتن انتقام خون برادر خويش، احساسات را شعله ور مي ساخت.

مردم مدينه بر اين باور شدند كه قيام بر ضد يزيد، واجبي شرعي است، پس رسماً، بيعت او را شكستند و قيام بر ضد حكومتش را اعلام نمودند.

يزيد، به «مسرف بن عقبه ي مري» جنايتكار دستور داد تا مدينه را اشغال نمايد و لشكر فراواني را كه بالغ بر دوازده هزار نفر از مردم شام بود، در اختيار وي قرار داده به او فرمان داد تا مدينه را به مدت سه روز براي سربازانش مباح كند تا هر چه خواهند با مردم آن عمل كنند و آنچه را دوست دارند از اموالشان، به تاراج برند!!

مسرف، با سربازانش به سوي مدينه حركت كرد و آن را اشغال نمود و شهر را به مدت سه روز براي سربازانش مباح كرد، آنان دست به قتل و غارت زدند و هر آنچه را خداوند حرام كرده بود، مرتكب شدند. سپس از مردم آن بيعت گرفت كه آنان بردگان يزيد هستند، هركس خودداري نمود، گردن او را زدند، در آن واقعه، مصيبتهايي اتفاق افتاد كه جانها را مي سوزاند، مورخان، صورتهاي هول انگيز و اندوهباري از آنچه بر مردم مدينه گذشت، بيان كرده اند، اين فاجعه همچون فاجعه ي كربلا بود و ملتهاي اسلامي را به دسته بندي سياسي


براي اقدام بر ضد حكومت اموي و سرنگون نمودن آن، برانگيخت.