بازگشت

غزالي


جاي تأسف است كه «غزالي» شيفته يزيد بود و در اخلاص براي وي و دفاع از او غلوّ نموده و گفته است: «نه كشتن وي صحت دارد- يعني كشتن حضرت حسين عليه السلام- و نه او را به آن دستور داد- يعني يزيد فرمان كشتن او را به ابن مرجانه نداده و به آن راضي نبوده است!!- وقتي اين قضيه نزد او صحت نداشته باشد، گمان قتل نسبت به وي جايز نخواهد بود؛ زيرا بدگماني نسبت به يك مسلمان، حرام است!! خداي تعالي فرموده: «اي كساني كه ايمان آورده ايد! از بسياري از گمانها خودداري نماييد كه بعضي از گمانها گناه مي باشد» [1] [2] .

غزالي، گمراهانه سخن رانده؛ زيرا بديهيّات را منكر شده است آن گونه كه همكارش «ابن تيميه» آنها را منكر شده بود، در حالي كه مورخان اجماع دارند بر اينكه يزيد بود كه به ابن مرجانه دستور داد تا حضرت حسين عليه السلام را بكشد و در اين امر بر او سخت گرفت و او را در اين مورد تهديد كرد كه اگر در جنگ خود با امام، اخلاص نورزد، وي را از خاندان ابوسفيان جدا مي سازد و به جدش عبيد رومي ملحق مي كند، اين مطلب را بدون اينكه نيازي به تكرار باشد، در مباحث قبلي بيان كرديم.



پاورقي

[1] حجرات / 12: (يا اَيُّهَا الَّذينَ امَنُوا اجْتَنِبُوا کَثيراً مِنَ الظَّنِّ اِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ اِثْمٌ...).

[2] و فيات الاعيان 288 /3.