بازگشت

سنان جايزه طلب مي كند


آن جفاكاران، پيرامون قاتل گناهكار، «سنان بن انس» [1] جمع شدند. و او را به رسيدن به آرزوهايش، نويد داده به وي مي گفتند: «تو حسين، فرزند علي و فاطمه را كشته اي... تو مهمترين فرد عرب را كشته اي، او مي خواست مملكت اينان را بر اندازد، پس به سوي اميرانت برو و از آنان پاداشت را درخواست كن كه اگر بيت المالشان را به خاطر كشتنش به تو بدهند، كم داده اند!».

طمع ورزي وي جنبيد و پيش آمد تا بر در چادر ابن سعد ايستاد و فرياد زد:



اوقر ركابي فضة او ذهبا

اني قتلت السيد المحجبا



قتلت خير الناس أما و أبا

و خيرهم اذ ينسبون النسبا



«ركاب مرا با نقره يا طلا پر كن كه من سرور بزرگ را كشته ام!».

«بهترين مردم از جهت پدر و مادر را كشته ام و بهترين آنان را آنگاه كه نسب را ياد كنند».

هنگامي كه ابن سعد آن را شنيد، بر او نهيب زد و با تازيانه بر وي كوبيده به او گفت: واي بر تو! ديوانه هستي، اگر ابن زياد بشنود كه اين را مي گويي،


گردنت را مي زند. [2] .

آن ستمكار فرومايه، هدفهايش را در اين رجز، مشخص مي كند كه وي در كشتن بهترين مردم از جهت پدر و مادر، تنها در جستجوي طلا و نقره بوده است.

غير از اين رجز، هيچ رجز ديگري نقل نشده است كه در جريان نبرد و يا پس از آن خوانده شده باشد كه اين رجز، نمايانگر هدفهاي اكثريت غالب افراد آن سپاه كم ارزش است.

«دكتر يوسف خليف»، اين رجز را چنين تحليل مي نمايد: «عاطفه ي موجود در اين رجز- متاسفانه- عاطفه ي شادي و غرور است؛ زيرا قاتل، با اين نشانه ي گران و با اين غرور از انجام آن كار عظيمي كه به خاطر حكومت انجام داده بود به سوي امير مي رود، او احساس مي كرد كمترين چيزي كه ممكن است امير به وي پاداش بدهد،اين است كه ركابش را پر از نقره و طلا سازد و به همين جهت نيز براي كشته اش بهترين چيزي را بيان مي كند كه ممكن است انساني براي انسان ديگر در نظر گيرد و همين او را به اين احساس رساند كه جايگاهي نزد امير دارد كه به وي اجازه مي دهد سخنش در مورد جايزه را آمرانه ادا كند كه رد كردن يا عدم قبول را نمي پذيرد او به همين سبب رجزش را با سخن از حادثه اي كه براي امير مهم است، آغاز نمي كند، بلكه از جايزه سخن مي گويد كه براي خود وي مهم مي باشد، گويي از اين مطلب چيزي به غير از آنچه از طلا و نقره دريافت خواهد كرد، براي وي اهميتي ندارد». [3] .



پاورقي

[1] «سنان بن انس»، جدّ شريک قاضي است که به نادرستي معروف مي‏باشد. اين مطلب در الاستيعاب 393 /1 آمده است.

[2] البداية والنهاية 189 /8 و در المعجم‏الکبير طبراني 126 /3 آمده است که انس، اين دو بيت را در برابر ابن‏زياد سرود، در الاستيعاب ص 393 /1 نيز به همين صورت آمده است.

[3] حياةالشعر في الکوفة، ص 374 -373.