«سبط بن جوزي»، اين مطلب را نوشته [1] و جز او كسي آن را نقل ننموده است.

اينها بعضي از اقوال مي باشند. آنچه ما بر آنيم اين است كه «شمر بن ذي الجوشن»از جمله كساني است كه كشتن امام را بر عهده گرفت و همراه با «سنان» در جدا كردن سر آن حضرت شركت داشته است، آن گونه كه بعضي از مورخان بر آن بوده اند. [2] .

به هر حال، واي بر آن بدبختي كه به ارتكاب اين جنايت اقدام نمود؛ زيرا زشت ترين كاري است كه مرتكب شده، از روزي كه خداوند اين زمين را آفريد، تا روزي كه آن را وارث مي شود.

از حضرت پيامبر صلي اللَّه عليه و آله در مورد عذاب دردناكي كه قاتل حضرت حسين عليه السلام در سراي آخرت مي بيند، روايت شده كه فرمود: «قاتل حسين در تابوتي از آتش است كه نيمي از عذاب اهل آتش بر او خواهد بود، در حالي كه دستها و پاهايش با زنجيرهايي از آتش بسته شده و سرنگون است تا در آتش جهنم بيفتد. او را بويي باشد كه اهل آتش از بدبويي آن، نزد پروردگارشان پناه مي جويند و او در آن جاويدان بوده عذاب عظيم را مي چشد، قدر پوستهايشان پخته شود، پوستهاي ديگري به آنها مي دهيم تا عذاب دردناك را بچشند كه ساعتي از آنها تخفيف داده نشود و از آب جوشان جهنم نوشانده مي شوند، واي بر آنان از عذاب خداي عزيز و جليل!». [3] .


با چه رويي به ديدار رسول خدا صلي اللَّه عليه و آله مي رود، در حالي كه آن حضرت را به عزاي ريحانه و سبطش نشانده است. «منصور نمري» مي گويد:



و يلك يا قاتل الحسين لقد

نؤت بحمل ينوء بالحامل



أي حباء حبوت احمد في

حضرته من حرارة الثاكل



بأي وجه تلقي النبي و قد

دخلت في قتله مع القاتل [4] .



«واي بر تو اي قاتل حسين! باري را برگردن گرفتي كه بر حامل آن سنگين باشد».

«چه نيكي به پيامبر در قبرش رسانده اي از داغ سوگواري؟».

«با چه رويي با پيامبر ديدار مي كني، در حالي كه در كشتن او به همراه قاتل شده اي».