بازگشت

شهادت سويد


آخرين كسي كه از ياران امام به شهادت رسيد، قهرمان شجاع، «سويد بن


عمرو بن ابي مطاع خثعمي» بود كه در ميدان نبرد، زخمي برزمين افتاد، آنان گمان كردند كه وي كشته شده است، لذا بر او هجوم نبردند، او از شدت درد زخمها و رفتن خون از بدن، بيهوش گشته بود، ولي هنگامي كه شنيد آن قوم فرياد مي زدند: «حسين كشته شد»، همچون شير زخمي از جاي جست و بدون اينكه توجهي به درد زخمهايش داشته باشد به دنبال شمشير خود گشت و آن را نيافت، ولي چاقويي پيدا كرد و با آن به سوي آنها حمله برد و آنان را مضروب مي ساخت و آنها، پريشان از نزد وي مي گريختند و گمان كردند كه مردگان از ياران حسين جان گرفته اند تا بار ديگر به جهاد پردازند و هنگامي كه مطمئن شدند كه خطا كرده اند، به سوي وي روي آورده او را به شهادت رساندند، «عروة بن بطان ثعلبي»او را به قتل رساند.

تاريخ انساني، صادقانه تر و بزرگوارانه تر از اين وفاداري به ياد ندارد كه به حقيقت، اين همان شكوه در اردوگاه حسين است كه آنان تا آخرين رمق از زندگي شان بر وفاداري خود نسبت به امامشان، پايدار ماندند.

اينان، بعضي از ياران امام هستند كه در نبرد به تلاشي دست زدند كه هر وصف و تعريفي در بيان آن كوتاه مي آيد؛ زيرا جهادي كردند كه تاريخ در همه ي عمليات جنگي اتفاق افتاده بر روي زمين، نظيري براي آن نمي شناسد. آنان با وجود كمي تعدادشان و تحمل تشنگي جانكاه با آن لشكر فراوان روبه رو شدند و تلفات سنگيني بر آنان فرود آوردند.

آن گروه از قهرمانان ايمان، با سختيها نبرد كردند و به گرداب هولناك آن كارزار فرورفتند و همانند يك مرد، مقاومت كردند و حركت ايمان را رهبري نمودند، عزم هيچكدام از آنان به سستي نگراييد و نيزه ي هيچيك از ايشان نرم نشد، همگي به خون آغشته شدند در حالي كه احساس غبطه و افتخار مي كردند


و با فداكاريهاي بزرگوارانه، عظمت اسلام را نشان دادند كه آن روح انقلابي را به آنان بخشيده بود، با آن توانستند با صبر و پايداري، در برابر آن وحشيان درّنده مقاومت كنند كه طمع ورزيها آنان را به ارتكاب فجيع ترين جنايت در تاريخ همه ي بشريت، سوق داده بود.

جانهاي پاكشان به رفيق اعلي، عروج كرد با زيباترين چهره اي كه ممكن بود در راه خدا جانبازي نمود و شديدترين ايمان به عادلانه بودن راهي كه از والاترين اتفاقات جهان بوده است... و معطرترين درودي كه به ياد آنان تقديم مي شود، سخنان امام صادق عليه السلام در حق آنان مي باشد:

«پدر و مادرم به فدايتان باد! شما پاك و پاك است سرزميني كه در آن به خاك سپرده شديد، به خدا! به رستگاري عظيمي نايل گشته ايد». [1] .



پاورقي

[1] بحارالأنوار 201 /101.