بازگشت

پاسخ اهل بيت امام حسين


هنوز امام سخنانش را پايان نداده بود كه برگزيدگان پاك از اهل بيتش،


به پا خاستند و اعلام نمودند كه آنان همان راهي را كه او انتخاب كرده است، بر مي گزينند و در مسيرش، به دنبال او خواهند بود و جز شيوه اش را برنگزينند، آنان همگي با چشماني اشكبار به سخن آمدند و گفتند: «چرا اين كار را انجام دهيم؟ براي اينكه بعد از تو باقي بمانيم؟ خداوند آن روز را هرگز به ما نشان ندهد».

ابتدا برادرش ابوالفضل عباس اين سخنان را آغاز كرد و جوانمردان پاك از فرزندان خاندان نبوت از او پيروي كردند. امام روي به عموزادگانش، از فرزندان عقيل نمود و به آنان فرمود: «كشته شدن مسلم برايتان كافي است، برويد كه من به شما اجازه داده ام».

جوانان آل عقيل يك زبان فرياد كشيدند: «در آن صورت مردم چه خواهند گفت؟ و ما چه مي گوييم؟ ما بزرگ و سرور و عموزادگانمان- كه بهترين عموزادگان هستند- رها كرديم و همراه آنان نه تيري پرتاب نموديم و نه با نيزه اي ضربه زديم و نه شمشيري كشيديم و نمي دانم كه چه كرده اند؟ نه به خدا چنين نكنيم، بلكه جانهايمان، اموالمان و خانواده هايمان را فداي تو مي كنيم و همراه تو مي جنگيم تا به آنجا برسيم كه تو به آن وارد شوي، خداوند زندگي پس از تو را زشت بدارد» [1] .


پاورقي

[1] طبري، تاريخ 419 /5. ابن‏اثير، تاريخ 58 -57 /4.