بازگشت

سفر به سوي عراق


پيش از آنكه امام از مكه حركت كند، به سوي مسجدالحرام رفت و با طواف و نماز،به آن اداي احترام كرد و اين آخرين وداع آن حضرت بود. امام، فريضه ي نماز ظهر را در مسجد به جاي آورد و سپس مسجد را وداع گفت و خارج شد [1] امام كعبه را وداع گفت، در حالي كه روح آنرا در بدن داشت و مشعل آنرا با دو دست خويش، حمل مي كرد در حالي كه فرشتگان همراهيش مي كردند و تبريك مي گفتند و بر گردش طواف مي كردند، گويي كه بر او بيمناك بودند زيرا وي باقيمانده ي ميراث آسمان بر زمين بود [2] .

امام، از مكه حركت كرد در حالي كه از نوه ي ابوسفيان بيمناك بود، همان گونه كه جدّش حضرت رسول صلي اللَّه عليه و آله از ترس مشركان به رهبري ابوسفيان، از مكه خارج شده بود. همراه امام، هشتاد و دو مرد از اهل بيت و خاصان و غلامانش بودند [3] همچنانكه بانوان از مخدرات رسالت و زنان بزرگوار خاندان نبوّت را همراه خويش برد. امام در حالي خارج شد كه آزادي كامل امّت اسلامي را با خود داشت و مي خواست در سرزمين امّت اسلام، حكومت قرآن و عدالت آسمان را برقرار سازد و مكر تجاوزكاران را از آن دور نمايد.

خروج آن حضرت- بنا به آنچه مورخان مي گويند- در روز هشتم


ذيحجه، سال شصت هجري بوده است [4] ، در حالي كه اندوه بر مردم مكه سايه افكنده بود، كسي نماند كه از خروج وي غمگين نشده باشد... [5] .

كاروان از مكه جدا شد، امام در هيچ منزلي فرود نمي آمد مگر اينكه با اهل بيتش از كشته شدن يحيي بن زكريا سخن مي گفت [6] و بدين ترتيب، كشته شدن خود را آنگونه كه بر حضرت يحيي گذشت، خبر مي داد.


پاورقي

[1] جواهر المطالب في مناقب الامام علي بن ابيطالب، از کتابهاي کپي شده‏ي کتابخانه‏ي امام اميرالمؤمنين عليه‏السلام.

[2] عبداللَّه علائلي، امام حسين عليه‏السلام، ص 557.

[3] بستاني، دائرةالمعارف 48 /7. وسيلة المآل في عد مناقب الآل، ص 188. در تاريخ ابن‏عساکر 212 /14 آمده است که: به سوي عراق خارج شد همراه با اهل‏بيت خود و شصت نفر از پير مردان اهل کوفه. و در تاريخ اسلام از ذهبي ج 5، ص 9 آمده است: از مکه حرکت کرد و نوزده نفر از مردان خاندان عبدالمطلب و زنان و کودکان، به همراه وي شتافتند.

[4] مقريزي، خطط 286 /2 بستاني، دائرةالمعارف 48 /7.

[5] صواعق المحرقه، ص 196. الصراط السوي في مناقب آل‏النبي، ص 186.

[6] نظم در السمطين، ص 215.