بازگشت

با اعضاي انقلاب


اوّل: «معقل» از مردم شام بود كه به دشمني و خصومت با اهل بيت عليهم السلام و وفاداري نسبت به بني اميه و فداكاري در محبت آنان معروف بودند، پس اعتماد


به معقل به چه معنا بوده است؟

دوم: هنگامي كه معقل آن مال را به مسلم بن عوسجه مي داد،گريه مي كرد و لازم بود كه اين امر، سبب شك و شبهه شود؛ زيرا گريه كردن يا خودرا به گريه زدن وي چه معنايي داشت؟ آيا اين امر موجب شك و ترديد در مورد وضع او نمي شد؟

سوم: هنگامي كه با آنان تماس گرفت، اولين وارد و آخرين خارج شونده گرديد، علّت اين استمرار در آمد و رفت و وقف طولاني در مركز فرماندهي كل، چه بوده؟ آيا اين امر، سبب مشكوك شدن و ضع وي نمي گرديد؟

براي آنها، بهتر اين بود كه از او حذر مي كردند، اما آنها فريب ظاهر غير واقعي او را خوردند، بايد گفت كه اين فرد، به حق جاسوس ماهري بوده و در مأموريتي كه برايش تعيين شده بود، آگاهي داشته است.

به هر حال، فرزند زياد، از كار تجسّس، به اطلاعات بسيار مهمي دست يافت؛ زيرا عناصر فعّال انقلاب و موارد ضعف و ديگر مسائل را متوجه شد كه در چيره شدن بر اوضاع به وي مساعدت كرد.