بازگشت

هراس بانوان بني هاشم


هنگامي كه امام تصميم به ترك مدينه و پناه بردن به مكه گرفت، بانوان خاندان عبدالمطلب، در حالي كه به شدت محزون و متأثر بودند، جمع شدند؛ زيرا خبرهاي بسياري از رسول خدا صلي الله عليه و آله در مورد كشته شدن فرزندش


حسين عليه السلام، به آنان رسيده بود.

آنها شروع به نوحه سرايي نمودند و صدايشان به گريه بلند شد. منظره اي هراس انگيز بود، حضرت حسين عليه السلام با اراده اي محكم، روي به آنان كرد و فرمود: «شما را به خدا! اين كار را كه معصيت خداوند و پيامبر مي باشد، آشكار نكنيد».

دلهايشان به درد آمد و فرياد زدند: «نوحه سرايي و گريه را براي چه كسي مي خواهيم، امروز نزد ما همانند روزي است كه رسول خدا صلي الله عليه و آله، علي، فاطمه و حسن درگذشته بودند... خداوند ما را فداي تو قرار دهد، اي محبوب نيكان!...».

يكي از عمه هاي آن حضرت به سوي او آمد در حالي كه چهره اش برافروخته شده بود. با صدايي كه از گريه مرتباً قطع مي شد، گفت: هاتفي را شنيدم كه مي گفت:



وان قتيل الطف من آل هاشم

اذل رقاباً من قريش فذلت



«آن كشته سرزمين طف، از خاندان هاشم، گردنهايي از قريش را به ذلّت نشاند و آنها خوار شدند».

امام عليه السلام او را آرام كرد و دستور به شكيبايي داد همان گونه كه ديگر بانوان از خاندان عبدالمطلب را چنين امر فرموده بود [1] .


پاورقي

[1] مقرّم، مقتل حضرت حسين عليه السلام 138 - 137 / 5.