بازگشت

رفتار معاويه با اهل بيت


معاويه، همه امكانات خودرا براي كم كردن ارزش اهل بيت عليهم السلام به كار گرفت، آنان كه يادگار رسول خدا صلي الله عليه و آله و رگ حساس اين امّت بودند. وي، خطرناكترين وسيله ها را براي مبارزه با آنان و دور كردنشان از صحنه زندگي


اسلامي، به كار برد، از ميان وسايلي كه در اين راه مورد استفاده قرار داد، موارد ذيل است:

1 - مسخّر نمودن و اعظان

معاويه، و عّاظ را در همه مناطق، در اختيار گرفت تا دلهارا از اهل بيت [1] دور كنند و سخنان گمراه كننده اي را منتشر سازند كه از اهميت آنان بكاهند و حكومت اموي را قدرت بخشند.

2 - به كارگيري مراكز تعليم

معاويه، مراكز تعليم و مكتبهارا براي تغذيه فكري كودكان و نوجوانان با دشمني و كينه توزي نسبت به اهل بيت عليهم السلام و ايجاد نسلي مخالف آنان استخدام نمود [2] كه اين دستگاهها نقش مهمي در پراكندن روح دشمني نسبت به عترت پيامبر صلي الله عليه و آله در دل نورستگان، ايفا نمودند.

3 - جعل اخبار

معاويه، شبكه اي را مخصوص جعل احاديث برپا نمود كه از خطرناكترين شبكه هاي خرابكاري در اسلام بود و به آنان مأموريت داد تا احاديثي را از زبان پيامبرصلي الله عليه و آله جعل كنند كه از ارزش اهل بيت عليهم السلام بكاهند. اعضاي برجسته در اين كميته عبارت بودند از:

1 - ابوهريره دوسي.

2 - سمرة بن جندب.

3 - عمرو بن عاص.


4 - مغيرة بن شعبه.

اين افراد، هزاران حديث را از زبان پيامبر صلي الله عليه و آله جعل نمودند كه بنا برطرحهاي سياسي دولت، به چند دسته مختلف تقسيم مي شوند و عبارتند از:

دسته اوّل: جعل اخبار در فضيلت صحابه بود تا آنهارا در برابر اهل بيت قرار دهند، امام باقر عليه السلام بيش از صد حديث از اين دسته را برشمرد كه از ميان آنهاست:

الف - عمر محدَّث (با صيغه مفعول)است؛ يعني فرشتگان با وي سخن مي گفتند!

ب - سكينه [آرامش] بر زبان عمر، سخن مي گويد!

ج - فرشته اي، عمر را الهام مي بخشد!

د - فرشتگان از عثمان، شرم مي كردند! [3] .

و اخبار بسيار ديگري از اين قبيل كه در فضيلت صحابه، جعل گرديده شد.

«ابن عرفه محدّث»، معروف به «نفطويه» مي گويد: «بيشتر احاديث ساختگي در فضايل صحابه، در روزگار بني اميه جعل شده است به خاطر تقرّب به آنها از راهي كه گمان مي كردند با آن، بيني بني هاشم را بر خاك مي مالند...» [4] .

همچنانكه احاديثي در فضيلت صحابه همانند احاديث نبوي در فضيلت عترت پاك، جعل نمودند، مانند جعل حديث: «ابوبكر و عمر دو سرور پيران


اهل بهشت هستند!!» كه با آن در مقام معارضه باحديث متواتر «حسن و حسين دو سرور جوانان اهل بهشت هستند» بر آمده اند [5] .

دسته دوّم: جعل اخبار در نكوهش عترت پاك و كم كردن ارزش آنان است. معاويه، چهار صد هزار (درهم) به سمرة بن جندب داد تا براي اهل شام خطبه اي بخواند و براي آنان روايت كند كه آيه كريمه: ذيل درباره علي(ع) است: «و َمِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحياةِ الدُّنْيا و َيُشْهِدُ اللَّهَ عَلي ما في قَلْبِهِ و َهُوَ اَلَدُّ الْخِصامِ و َإذا تَوَلَّي سَعي فِي الْأرْضِ لِيُفْسِدَ فيها و َيُهْلِكَ الْحَرْثَ و َالنَّسْلَ و َاللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسادِ» [6] .

«از مردم كساني هستند كه گفتارش در مورد زندگي دنيا تو را به شگفتي مي اندازد و خداوند بر آنچه دردل اوست، گواه مي باشد، اگر به حكومت برسد، در زمين كوشش مي كند كه فساد به راه بيندازد و ركشته ها و نسلها را از بين مي برد، خدا هم فساد را دوست ندارد».

سمرة بن جندب، اين مطلب را براي آنها روايت كرد و آن پاداش بزرگ را از بيت المال مسلمين دريافت نمود... [7] .

از جمله چيزهايي كه روايت كرده اند اين است كه پيامبر صلي الله عليه و آله در حق خاندان ابوطالب فرموده است خاندان ابوطالب، اولياي من نيستند، وليّ من خداوند و مؤمنان صالح مي باشند [8] .

«اعمش» روايت كرده است كه وقتي ابوهريره، همراه معاويه در سال


جماعت (سال 41) به عراق آمد، به مسجد كوفه رفت و هنگامي كه ديد عده زياد از مردم به استقبالش آمده اند، بر زمين زانو زد و با دست خود چند بار بر كله طاس خود زد و گفت: «اي اهل عراق! آيا ادعا مي كنيد كه من بر رسول خدا صلي الله عليه و آله دروغ مي گويم [9] و خود را به آتش مي سوزانم؟ در حالي كه من از رسول خدا صلي الله عليه و آله شنيدم كه مي گفت: هر پيامبري را حرمي باشد و حرم من در مدينه ميان «عير» تا «ثور»است، پس هركس در آن، حادثه اي انجام دهد، لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر او خواهد بود به خدا سوگند گواهي مي دهم كه علي در آن حادثه اي انجام داد!!».

هنگامي كه اين گفته ابوهريره به معاويه رسيد، به وي جايزه اي داد و اورا گرامي داشت و حكومت مدينه را به وي سپرد!! [10] .

اخبار ساختگي بسيار ديگري از اين قبيل است كه به عترت پاك، بي حرمتي مي كند؛ عترت پاكي كه سرچشمه بينش و احساس، در جهان اسلام بوده اند.

دسته سوم: جعل اخبار در فضيلت معاويه براي پاك كردن ننگي كه از مبارزه بر ضد اسلام به وي و پدر و خاندانش رسيده بود و براي پنهان ساختن آنچه در مذمّت وي از پيامبر صلي الله عليه و آله روايت گرديده است. بعضي از اين اخبار ساختگي عبارتند از:

1 - پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «معاوية بن ابي سفيان، حليم ترين و بخشنده ترين


فرد امّت من است!!» [11] .

2 - پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «راز دار من، معاوية بن ابي سفيان است!!» [12] .

3 - رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: «خداوندا! او را (يعني معاويه را) قرآن بياموز و از عذاب نگهدار و به بهشت داخل ساز..!!» [13] .

4 - پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: «هرگاه معاويه را ديديد كه بر بالاي منبر من خطبه مي خواند [14] او را بپذيريد كه وي امين اين امت است» [15] .

و ديگر احاديث ساختگي كه مبارزه فكري معاويه را بر ضد اسلام مي نماياند و اينكه وي تلاش كرد تا دين را محو كند و از ميان بردارد.


پاورقي

[1] زندگاني امام حسن(ع) 161/2 چاپ دوّم.

[2] همان.

[3] زندگاني امام حسن عليه السلام 162/2 (چاپ دوّم).

[4] النصائح الکافية، ص89.

[5] زندگاني امام حسن عليه السلام.

[6] بقرة / 204 و 205.

[7] النصائح الکافيه، ص64.

[8] ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه 64 / 4 و ج42 / 11 و ج88 / 12.

[9] فقيد اسلام، علّامه شيخ محمود ابوريه در کتاب خود «ابوهريره»، ص 236 در اين باره اظهار نظر کرده و گفته است: «اين قول بر اين دلالت دارد که دروغ بستن ابوهريره بر پيامبر، مشهور گشته و همه جا را فراگرفته بود و مردم در همه جا از آن سخن مي گفتند».

[10] شرح نهج البلاغه 68 / 4.

[11] تطهير الجنان (چاپ شده در آخر الصواعق المحرقه، ص12).

[12] تطهير الجنان، ص13.

[13] البداية و النهاية 121 - 120 / 8.

[14] اين حديث براي مقابله با حديث صحيح روايت شده از رسول خدا صلي الله عليه و آله جعل شده است که فرمود: «هرگاه معاويه را ديديد که بر منبر من خطبه مي خواند، گردنش را بزنيد»، بحار الأنوار 196 / 33 ح481.

[15] تاريخ بغداد 259 / 1 و لکن در جلد 2 صفحه 181 آمده: «فاقتلوه».