بازگشت

ميراث پيامبر براي دو سبطش


هنگامي كه سرور زنان دانست كه ديدار پدرش با پروردگار نزديك گشته، به خانه خود شتافت و دو فرزند خود حسن و حسين را با خود آورد و در


حالي كه اشك مي ريخت از آن حضرت درخواست نمود تا از مكارم خود - كه جهان را سراسر معطر نموده بود - چيزي به ارث، نصيبشان فرمايد، پس گفت: «پدرجان! اينها دو فرزند تو هستند، پس چيزي از خود به آنها ميراث عنايت فرما...».

پيامبر، بعضي از ويژگيها و ذاتيات خود را كه به آنها برديگر پيامبران ممتاز شده بود، به آن دو عنايت فرمود و گفت: «براي حسن، هيبت و سيادت من باشد و براي حسين، جرئت و بخشش من خواهد بود» [1] .

حسنين از نزد جدشان برخاستند در حالي كه از آن حضرت، هيبت، سيادت، جرئت و بخشندگي را به ارث برده بودند و آيا از آنچه اين زمين دربر مي گيرد، چيزي گرانبهاتر و گرانمايه تر از اين ميراث و جود دارد كه ارتباطي به جهان ماده و امور آن ندارد، بلكه كمالات نبوت و ويژگيهاي آن را دربر مي گيرد.


پاورقي

[1] ابن شهرآشوب، مناقب 396:3. و در نظم درر السمطين، ص212 آمده است که حضرت فاطمه عليها السلام گفت «اي رسول خدا! به دو فرزندم حسن و حسين، چيزي بخشش فرما، پس فرمود: «به حسن، هيبت و حلم و به حسين، گذشت و رحمت‏ را عطا مي نمايم».

و در روايتي ديگر: «اين بزرگ را هيبت و حلم مي بخشم و اين کوچک را محبت و رضا مي دهم».

و در ربيع الابرار، ص315 آمده فاطمه دو فرزندش را نزد رسول خدا صلي الله عليه و آله آورد و گفت: يا رسول اللَّه! به آنها بخششي فرما، فرمود: «پدرت فداي تو باد! پدر تو مالي ندارد که به آنها ببخشد. سپس حسن را گرفت و اورا بوسيد و بر ران راست خود نشاند و فرمود: «اين پسرم، عطيه اش خُلق و هيبت من است و حسين را گرفت و بوسيد و بر ران چپ خود نهاد و فرمود: عطيه او شجاعت و بخشندگي من است».