بازگشت

برخي از مرثيه هاي آن حضرت


اين مرثيه را به ام البنين مادر آن حضرت نسبت مي دهند:



لا تدعوني ويك ام البنين

تذكروني بليوث العرين



كانت بنون لي ادعي بهم

و اليوم اصبحت و لا من بنين



اربعة مثل نسور الربي

قد واصلوا الموت بقطع الوتين



تنازع الخرسان اشلاءهم

فلكهم امسوا صريعا طعين



يا ليت شعري أكما اخبروا

بأن عباسا قطيع اليدين [1] .


پاورقي

[1] ديگر مرا ام‏البنين (مادر پسرها) نخوانيد، مرا به ياد شيران بيشه انداختيد؛

مرا پسراني بود که به آنها خوانده مي‏شدم ولي امروزه ديگر پسراني ندارم؛

چهار پسر همانند عقابان تيز پرواز که با قطع رگ حيات به مرگ رسيدند؛

براي ربودن اعضاي بدنشان نيزه‏ها به نزاع برخاستند و بدين‏سان آن همگي بر روي زمين افتادند؛

اي کاش مي‏دانستم اين خبر راست است که دو دست از بدن عباس قطع شده.