بازگشت

نژادهاي مختلف كوفه


در كنار اين قبايل كه همگي از تيره هاي مختلف عرب و اكثرا مسلمان بودند، نژادهاي مختلف و پيروان مذاهب و اديان ديگر هم در كوفه سكونت داشتند كه به اين پراكندگي و اختلاف در بافت مردم آن شهر كمك مي كرد. همچنين عوامل ديگري براي تشتت افكار و عقايد بود كه از آن جمله:

1. سربازان ايراني و فارسي بودند كه لشكري تشكيل داده و به نام «حمراء ديلم» معروف بودند و شمار آنها به چهار هزار سرباز مي رسيد كه تحت فرماندهي رستم در جنگ قادسيه با اعراب مي جنگيدند و پس از قتل رستم و شكست ايرانيان، لشكر مزبور از سعد بن ابي وقاص امان خواسته و در كوفه سكونت گزيده و تحت فرماندهي شخصي به نام «ديلم» درآمده و در جنگهايي كه پيش مي آمد در كنار مسلمانان با دشمنان اسلام مي جنگيدند، و كمكي براي مسلمانان به شمار مي آمدند.

اينان تدريجا در كوفه رشد كرده و رو به ازدياد گذارده تا جايي كه گويند در زمان مأمون اكثريت مردم كوفه را فارسيان مزبور و فرزندان ايشان تشكيل مي دادند و زبان فارسي زبانهاي ديگر را تحت الشعاع قرار داده و اثر عميقي در لهجه ي مردم عرب زبان كوفه گذارد. [1] .

2. «انباط» يا «نبطيون»، كه گروهي از نژاد سامي و غير عرب بودند و در كوفه سكونت اختيار كرده و زبان و لهجه ي خاصي داشتند به نام دارمي كه به آن سخن مي گفتند، و به گفته ي اهل تاريخ اينان در تغيير وضع اجتماعي و اخلاقي مردم كوفه نقش


مهمي داشتند. [2] .

3. «سريانيون» كه به گفته ي اهل تاريخ، قبل از اسلام به عراق آمده و در حوالي دجله سكونت اختيار كرده و تدريجا به سرزمين حيره و اطراف كوفه نيز راه يافته و در كنار قبايل ديگر رحل اقامت افكنده و سكونت گزيدند، و پس از بناي شهر كوفه نيز به آنجا آمده و با قبايل ديگر مخلوط شدند.

اين بود قسمتي از قبايل و نژادهاي گوناگوني كه در كوفه سكونت داشتند و بر اثر مخالطت و آميزش و ازدواج با عربهاي مهاجر يك نژاد سومي پديد آورده و عادات و رسوم نژادهاي مختلف در آنها رسوخ كرده بود.


پاورقي

[1] البيان و التبيين، جاحظ، ج 1، ص 20 - 19.

[2] حياة الامام الحسين (ع)، ج 2، ص 439 - 438.