بازگشت

مخالفت با بيعت يزيد


وقتي معاويه موضوع ولايت عهدي يزيد را مطرح كرد، بسياري از مسلمانان هوشمند با اين قضيه مخالفت كردند.

سعيد بن العاص در پاسخ نامه معاويه كه از وي خواسته بود براي يزيد بيعت بگيرد نوشت: «تو از من خواسته اي براي يزيد بيعت بگيرم و افرادي كه بيعت مي كنند يا سرباز مي زنند به شما معرفي كنم. اينك به شما اطّلاع مي دهم كه مردم به كندي بيعت مي كنند مخصوصاً اهل البيت از بني هاشم كه احدي از آنان حاضر به اين امر نشده اند.» [1] .

معاويه وقتي از اين امر مطّلع شد به حسين بن علي (ع) عبدالله بن عباس، عبدالله بن الزبير و عبدالله بن جعفر رسماً نامه نوشت و آنان را تهديد كرد و خواست با ولايت عهدي يزيد مخالفت نكنند!

هر يك از آنان پاسخي به معاويه نوشتند كه اجمالاً مي توان ديدگاه مردم را از نامه هاي اين شخصيت هاي مذهبي و اجتماعي فهميد.

امام حسين (ع) در نامه اي به معاويه نوشت:

... من در ترك آن (بيعت با يزيد)، از تو و حزب ظالم و ستمگر و ياري كنندگان شيطان رانده شده نمي ترسم! آيا تو از روي ظلم و تجاوز، قاتل حجر بن عدي و ياران او كه در براندازي ظلم، مخالفت با بدعت ها مبارزه كردند نيستي، بعد از آنكه به آنان با عهدهاي شديد امان دادي؟ آيا تو قاتل عمرو بن حمق خزاعي نيستي؟ كسي كه صحابه پيامبر (ص) بوده و عبادت او را ضعيف كرده، چهره او را تغيير داده و جسم او را لاغر كرده بود؟!... تو سنت پيامبر (ص) را ترك كرده و فرمان او را عمداً مخالفت كردي و بدون هدايت الهي به دنبال هواي خود رفتي. آنگاه زياد را به بصره و كوفه مسلّط كردي در حالي كه او دست هاي مسلمانان را قطع كرده، چشمان آنان را نابينا و آنها را به شاخه ها آويزان مي ساخت. آيا تو قاتل آن دو حضرمي نيستي؟ همان كساني كه زياد درباره آنها، نامه اي به تو نوشت و در آن گفت كه اين دو تن بر دين علي (ع) هستند، و تو به او نوشتي هر كس بر دين و رأي علي است بكش، او نيز به فرمان تو آنها را كشت. دين علي (ع) همان دين محمد (ص) است كسي كه پدر تو با او مبارزه مي كرد. ديني كه باعث نشستن تو در جايگاه او شد. و اگر اين دين نبود بهترين فضيلت تو تحمّل مشقّت بار سفر زمستاني و تابستاني بود و من فتنه اي براي امّت بزرگ تر از حكومت تو نمي دانم. و براي خود و دين خود چيزي بالاتر از جهاد با تو نمي شناسم اگر آن را انجام دهم كه به واسطه آن نزديك به پروردگار شده ام و اگر انجام ندهم گناهي است كه بايد از كوتاهي در آن از خداوند طلب مغفرت نمايم... خداوند تو را به خاطر اينكه با گمان بد به مردم، آنها را دستگير و با شبهه و تهمت آنان را به قتل رسانده و مردم را به بيعت با فرزند سفيه، شراب خوار و بازيگر با سگ واداشته اي فراموش نمي كند. من براي تو جز اين نمي گويم كه تو در حق خود خسران كرده، دينت را ضايع و امانتي كه در دستت داري مورد سوء استفاده قرار داده و رعيت خود را گول زده و جايگاهت را پر از آتش مي كني. [2] .

و در نامه هاي عبدالله بن جعفر، عبدالله بن الزبير و ابن عباس نيز مطالبي آمده است كه با ذكر فرمايشات امام حسين (ع) از نقل آنها بي نياز هستيم.

معاويه براي اينكه ولايت عهدي يزيد را بر مردم مدينه تحميل كند شخصاً به اين شهر مسافرت كرد. و عدّه اي با او مخالفت كردند، حتي عايشه برخي از جنايات او را يادآوري نمود. از جمله به شهادت رساندن محمد بن ابي بكر را به او متذكّر شد. [3] .

امام حسين (ع) و برخي از شخصيت هاي مذهبي مدينه در مقابل معاويه ايستادند و مخالفت كردند. و اين مخالفت ها با مرگ معاويه و با قيام بر ضد يزيد جنبه عملي پيدا كرد. [4] .


پاورقي

[1] الامامة والسياسة، ج 1، ص 199.

[2] الامامة والسياسة، ج 1، ص 202 - 204.

[3] الامامة والسياسة، ج 1، ص 205.

[4] اعيان الشيعة، ج 1، ص 583.