بازگشت

حر بن يزيد رياحي


«حرّ» از شخصيت هاي برجسته و از سران كوفه و بزرگ قبيله رياحي محسوب مي شد و به همين جهت از طرف «ابن زياد» به فرماندهي بخشي از سپاه منصوب گرديد.

گرچه حرّ فرمانده اوّلين نيروي نظامي بود كه در مقابل امام حسين (ع) ايستاد، ليكن براي سخن گفتن و رفتار با امام (ع)، ادب و نزاكت را حفظ نمود.

هنگامي كه امام (ع) به حرّ فرمود: «ثَكَلَتْكَ اُمّك ما تُريد؟ مادرت به عزايت بنشيند چه مي خواهي؟ حرّ چنين جواب داد: اگر غير تو چنين سخني به من گفته بود پاسخش را مي دادم امّا مادر تو دختر پيامبر (ص) است و جز خير و نيكي درباره او نمي توانم بگويم. [1] .

و هنگام نماز در عين حالي كه امام (ع) فرمود تو با اصحاب خودت نماز بگذار و من نيز با اصحابم، حرّ گفت: «بَل اَنتَ تُصلّي بِاصحابك وَ نُصلّي بِصَلاتك» [2] شما با اصحابت نماز بخوان و ما به نماز تو اقتدا مي كنيم.

حرّ تا روز عاشورا نيز بين دنيا و آخرت و اختيار سپاه حسين (ع) به جاي يزيد بن معاويه گرفتار بود؛ امّا در لحظات حسّاس و سرنوشت ساز خودش را از شقاوت ابدي نجات داد و به سعادت ابدي راه يافت.

ملحق شدن حرّ به امام حسين (ع) با آن شخصيت سياسي و اجتماعي يكي از برجسته ترين وقايع انقلاب كربلاست. او با جايگاهي كه در سپاه «ابن زياد» داشت وقتي به امام (ع) پيوست و عدم مشروعيت جنگ با حسين (ع) را آشكارتر نمود.

«حرّ» از امام حسين (ع) به دليل گستاخي هاي سابق عذرخواهي كرد و ندامت و پشيماني خويش را اعلام كرد و جانش را در راه امام (ع) فدا نمود. و سيّدالشهداء (ع) درباره او فرمود:

وَاللّهِ ما اَخْطَاَتْ اُمُّك حَيثُ سَمَّتْك حُرّاً وَاللّهِ اَنَّكَ حُرُّ فِي الدُّنيا وَالاْخِرة. [3] .

سوگند به خدا، مادرت در اينكه تو را حرّ ناميد اشتباه نكرد؛ به خدا قسم تو در دنيا و آخرت حرّ و آزادي.

حضور شخصيتي همانند «حرّ» در سپاه امام (ع) در برآيند و موفقيّت قيام حسيني مؤثر بود چنانكه در شكل گيري آن نيز تأثير داشته است چون امام حسين (ع) با علم و آگاهي از اين تحوّلات، نتيجه قيامش را كه همانا حفظ اسلام و نجات مسلمانان بود مشاهده مي كرد.


پاورقي

[1] مقتل الحسين (ع)، ابومخنف، ص 84؛ الارشاد، ص 426.

[2] همان، مقتل الحسين، خوارزمي، ج 1، ص 231.

[3] الارشاد، ص 454.