بازگشت

ايثار و فداكاري


علمدار كربلا در ايثار و از خودگذشتگي، شخصيت برجسته اي بود. ايثاري كه او در كربلا از خود نشان داد در تاريخ بي نظير يا كم نظير است. ابوالفضل (ع) پس از آنكه چهار هزار مأمور شريعه فرات را كنار زد، وارد شريعه فرات شد؛ مشكش را پر از آب كرد، آنگاه با دستش مقداري آب برداشت و جلوي دهانش آورد، امّا يادش آمد مولايش ‍ حسين (ع) تشنه است. گفت شايسته نيست حسين (ع) در خيمه تشنه باشد و من آب بنوشم! [1] .

لشكر ابن زياد كه شاهد جريان بودند تعجّب كردند؛ چگونه ممكن است او در عين حالي كه تشنه بود آب ننوشد؟!

وقتي عباس (ع) حركت كرد رجزهايي كه مي خواند، علّت آن امر روشن شد. او مي گفت:



يا نَفْسُ مِنْ بَعْدِ الْحُسينِ هُوني

وَ بَعْدَهُ لا كُنْتَ اَنْ تَكُوني



هذَا الْحُسينُ واردُ الْمَنُونِ

وَ تَشْرَبينَ بارِدَ الْمَعينِ [2] .



او شب عاشورا از خيمه ها حراست كرد تا ديگران آسوده به عبادت بپردازند و روز عاشورا تا جان در بدن داشت از اهل بيت (ع) دفاع كرد.

عباس در حالي كه با دشمنان پليد اهل بيت (ع) مي جنگيد چنين رجز مي خواند:

از مرگ هنگامي كه روي آورد بيمي ندارم، تا آنكه ميان دلاوران به خاك افتم. جانم فداي نواده مصطفي باد! منم عباس كه براي تشنگان آب مي آورم و روز نبرد از هيچ شرّي هراس ‍ ندارم. [3] .

انسانيّت، گذشت و ايثار ابوالفضل را پاس مي دارد و آن روح بزرگ را كه درس كرامت به انسان ها آموخت گرامي و متعالي مي شمارد.

چنانكه امام سجّاد (ع) همواره براي عمويش عباس طلب رحمت مي كرد و از فداكاري هايش درباره برادرش حسين (ع) به نيكي ياد مي كرد و جانبازي هاي بزرگش را مرتّب مي ستود. از جمله فرمايشات او درباره عمويش عباس اين است كه فرمود:

خداوند عمويم عباس را رحمت كند كه از خودگذشتگي كرد و نيك از عهده آزمايش برآمد. خود را فداي برادر كرد تا آنكه دستانش بريده شد خداوند به جاي آنها چون جعفر بن ابي طالب، دو بال عطا كرد تا به وسيله آنها با ملائكه در بهشت پرواز كند. عباس را نزد خداوند متعال منزلتي است كه همه شهيدان در روز قيامت بر او غبطه مي خورند... [4] .

و امام صادق (ع) درباره عمويش عباس فرمود:

گواهي مي دهم و خدا را گواه مي گيرم كه تو در همان راه مجاهدان «بدر» و... كوشيدي، پس خداوند بهترين، والاترين و كاملترين پاداشي كه به مطيعان واليان امرش و اجابت كنندگان دعوتش مي دهد، به تو عطا كند... [5] .


پاورقي

[1] همان.

[2] همان. اي نفس عباس مي خواهم بعد از حسين نماني، تو مي خواهي آب بخوري و زنده بماني؟ عباس! حسين در خيمه اش تشنه است و تو مي خواهي آب گوارا بنوشي؟.

[3] مقتل الحسين (ع)، ابي مخنف، ص 179.

[4] زندگاني حضرت ابوالفضل العباس (ع)، باقر شريف قرشي، ص 43. به نقل از ذخيرة الدارين، ص 123.

[5] ر. ک: مفاتيح الجنان، زيارت حضرت عباس (ع).