بازگشت

ظلم ستيزي و دفاع از مظلومان


يكي از خصوصيات اولياي خدا، مقاومت آنان در مقابل ستمگران و جنايتكاران فاسد است، و مبارزه با جبّاران، يكي از سياست هاي اصولي آنان به شمار مي رود. اين عهدي است كه خداي تعالي از بندگان صالح خود گرفته است؛ چنان كه علي (ع) در هنگام قبول خلافت اسلامي فرمود:

... اگر نبود عهد و مسؤوليتي كه خداوند از علما و دانشمندان (هر جامعه) گرفته كه در برابر شكم خواري ستمگران و گرسنگي ستمديدگان سكوت نكنند؛ من مهار شتر خلافت را رها مي ساختم و از آن صرف نظر مي نمودم. [1] .

حسين بن علي (ع) از اين جهت سرآمد اولياي الهي است. او براي سركوب بني اميّه و ستيزه با ظلم و فساد آنان، با تمام هستي به مبارزه برخاست و در اين راه، جان خود و عزيزانش را فدا كرد. او در يكي از بيانات خويش فرمود:

اين قوم (بني اميّه) اطاعت شيطان را به جاي اطاعت و بندگي خدا برگزيده اند و در زمين فساد را ترويج و حدود الهي را تعطيل نموده اند. شراب مي نوشند و در اموال فقرا و مساكين تصرّف مي كنند. و من شايسته ترين فرد براي نصرت و ياري دين خدا وجهاد در راه او مي باشم. [2] .

و در بياني ديگر پس از تبيين وضعيت اسف بار جامعه اسلامي فرمود:

«فَاِنّي لا اَرَي الْمَوْتَ اِلا السَّعادَة وَالْحَياةَ مَعَ الظّالِمينَ اِلاّ بَرَما.» [3] .

پس (در چنين محيطي) من مرگ را جز سعادت و زندگي با ستمگران را جز تباهي نمي بينم.

و بيعت با يزيد را از آن جهت كه فردي ستمگر و متجاهر به فسق بود امري محال دانست. [4] .

همچنين در نامه اي كه به معاويه نوشتند با ذكر جنايات وي در حق مسلمانان، عدم لياقت او را براي خلافت اعلام و اعلان كرد. [5] .

در نامه خود به مردم كوفه نيز نوشت:

«فَلَعْمري مَا الاِْمامُ اِلا الْحاكِمُ بِالْكِتابِ، اَلْقائِمُ بِالْقِسْطِ...» [6] .

به جانم سوگند! امام كسي است كه بر اساس كتاب خدا حكومت كند و اقامه كننده قسط و عدل باشد.


پاورقي

[1] نهج البلاغه، خطبه 3.

[2] موسوعة کلمات الامام الحسين (ع)، ص 336.

[3] همان، ص 356.

[4] مقتل الحسين (ع)، خوارزمي، ج 1، ص 267 و 335.

[5] انساب الاشراف، ج 3، ص 142.

[6] الارشاد، ج 2، ص 381.