بازگشت

ايثار و فداكاري


يكي از تحوّلاتي كه به بركت اسلام و در پرتو احكام نوراني قرآن و سيره پيامبر خاتم (ص) در مردم پديد آمد تحوّل در ارزش ها بود. مردمي كه تمام ارزش نزد آنها نژاد و قبيله و ثروت بود حاضر شدند براي دفاع از مكتب، جان و مال و ثروت خويش را فدا كنند. و گاهي پدر و پسر هر دو در جبهه حضور پيدا مي كردند و اگر امكان شركت براي هر دو نبود بين آنان براي شركت در جهاد اختلاف پيش مي آمد، براي حلّ مشكل از قرعه استفاده مي كردند، چنانكه در جنگ اُحد پدر «خثيمه» آمد و به پيامبر (ص) عرض كرد: «تأسف مي خورم كه توفيق حضور در جنگ بدر را نيافتم، قرعه به نام پسرم افتاد و او به فيض شهادت نايل شد... يا رسول الله! از خداوند براي من شهادت در راه خدا را طلب كنيد.» [1] .

همچنين در پرتو تعاليم الهي، مردمي كه تمام همّتشان تأمين نيازهاي حيواني بود به جايي از معنويت رسيدند كه بستر شهادت را بر حجله عروسي ترجيح دادند و ديگران را در بهره بردن از امكانات مادّي بر خود مقّدم داشتند در حالي كه خود نيازمند آنها بودند؛ «وَ يُؤْثِرُونَ عَلي اَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَة [2] .

اين روحيه، در اثر انحرافات فكري و فرهنگي كه پس از رحلت پيامبر (ص) در دوران حكّام غاصب مخصوصاً عثمان و معاويه تا سال 61 هجري پديد آمده بود به كلّي دگرگون شد؛ و بار ديگر ديدگاه هاي مادّي جايگزين ارزش هاي معنوي گشته بود. مردم مسلمان به تباهي كشيده شدن جامعه ديني را مي ديدند ولي حاضر نبودند از دنياي دُون دست كشند و در راه خدا فداكاري نمايند.

سرور آزادگان جهان حسين بن علي (ع) در اين مقطع وارد صحنه شد و بار ديگر با ايثار و فداكاري خويش، غيرت ديني مسلمانان را تحريك نموده و با آنچه در توان داشت به ميدان مبارزه با كفر و نفاق برخاست. و با اين حركت درس از خودگذشتگي به انسان ها آموخت و فرمود:

اين سخن پيامبر (ص) است كه خطاب به مردم فرمود: اگر پادشاه ستمگري ديديد كه حرام الهي را حلال مي شمارد و عهد خدا را شكسته است و با سنت پيامبرش مخالفت مي كند و در بين بندگان خدا به گناه حكمراني مي نمايد بر خدا است كه او را بر جايگاهي كه شايسته اوست داخل كند. آگاه باشيد! آنها (بني اميّه) اطاعت شيطان را به جاي اطاعت خدا برگزيده اند و فساد را ترويج و حدود الهي را ترك گفته اند... و من شايسته ترين فرد هستم كه بايد اين وضع را دگرگون سازم. [3] .

و براي تحقق اين هدف نهضت خود را شروع كرد و در اين راه براي هرگونه ايثار آمادگي داشت و لذا هنگامي كه به قصد كوفه از مكّه خارج مي شد فرمود:

«مَنْ كانَ فينا باذِلاً مُهْجَتَهُ، وَ مُوَطِّناً عَلي لِقأِ اللّهِ نَفْسَهُ فَلْيَرْحَلْ فَاِنّي راحِلٌ مُصبحاً اِنْشاء اللّه تعالي [4] .».

هر كس مي خواهد (در راه خدا) جانش را بدهد و مشتاق لقاء خداست پس بايد كوچ كند كه من فردا حركت خواهم كرد.

و در نامه اي خطاب به بني هاشم نوشت:

كسي كه به من ملحق شود به شهادت مي رسد و كسي كه تخلّف كند پيروز و سعادتمند نخواهد بود. [5] .

و با آگاهي از مشكلات و تنگناهاي موجود، همراه خانواده و اصحابش به طرف عراق حركت كرد؛ حتّي زماني كه متوجّه شد مردم كوفه به عهد خود وفا نكرده اند و سفيرش، حضرت مسلم (ع)، نيز به شهادت رسيده است، بدون كوچك ترين ترديد، به حركت خود ادامه داد و در روز عاشورا آن حماسه بزرگ را آفريد و عزيزانش را يكي پس از ديگري به مسلخ عشق فرستاد و در پايان، خودش نيز به ميدان مبارزه شتافت و بزرگ ترين ايثار و فداكاري تاريخ را با اين نهضت ورق زد.

ابن عساكر مي نويسد: «حسين بن علي (ع) در كربلا شاهد كشته شدن شانزده نفر از اهل بيتش بود.» [6] .

ايثار امام حسين (ع) غيرت ديني و روحيه ايثار و فداكاري را در مسلمانانِ بيدار و آزاده زنده كرد و حركت جابرانه امويان را دچار اضطراب نمود.

بدون ترديد، اين روحيه ايثار و گذشت كه در نفس بلند امام حسين (ع) وجود داشت، يكي از زمينه هاي تحقق نهضت عاشورا است.


پاورقي

[1] المغازي، محمد بن عمر بن واقدي، ج 1، تحقيق دکتر مارسدن جونس، 1414 ه‍. ق. ص 213.

[2] حشر (59)، آيه 9. آنان (انصار) مهاجران را بر خود مقدم داشته هر چند به آنها (امکانات) نيازمند بودند.

[3] الکامل في التاريخ، ابن اثير، ج 2، ص 553.

[4] کشف الغمّة، ج 2، ص 241.

[5] مناقب آل ابي طالب (ع)، ابن شهرآشوب، ج 4، ص 76.

[6] ترجمة الامام الحسين (ع)، ص 350. برخي از منابع تعداد شهداء بني هاشم غير از امام حسين (ع) را 17 نفر دانسته اند. (ر. ک. بحارالانوار، ج 45، ص 65).