بازگشت

اخلاق اجتماعي امام حسين


براي آن كه حيات مادّي انسان حفظ شود و ادامه يابد، خداوند متعال غرايزي را در نهاد آدمي قرار داد. امّا چنانكه حيات انسان منحصر به عالم مادّي نمي شود ميل هاي او نيز در غرايز و كشش هاي مادّي خلاصه نمي گردد وكشش هاي ديگري در او وجود دارد كه بر اساس توجّه به خود و تأمين احتياجات و منافع فردي نيست، بلكه در افقي برتر قرار دارد، از قبيل دوستي و محبّت نسبت به همنوعان، ايثار و فداكاري. در راه ديگران و مهر و عطوفت و مانند آن. از اين نوع گرايش ها كه توجّه انسان را به طور آگاهانه از محور «خود» خارج و به سمت غير معطوف مي گرداند، به «عاطفه انساني» تعبير مي شود. اين استعداد كه موهبتي الهي است، از جمله امتيازات عالم انساني، و در اصل، پرتويي از بُعد الهي و ملكوتي انسان است.

هر چه انسان از نظر روحي و معنوي برتر باشد. اين كشش هاي انساني در او فعّال تر خواهد بود. شهيد مطهّري (ره) در اين باره مي فرمايد: «وقتي كه روح بزرگ شد، جسم و تن چاره اي ندارد جز آنكه به دنبال روح بيايد، به زحمت بيفتد و ناراحت شود. امّا روح كوچك، به دنبال لقمه براي بدن مي رود، اگر چه از راه دريوزگي و تملّق و چاپلوسي باشد... اساساً روح كه بزرگ شد، تن به زحمت مي افتد؛ و روح كه كوچك شد، تن آسايش پيدا مي كند. متنبّي شاعر معروف عرب شعر خوبي دارد، مي گويد:



وَ اِذا كانَتِ النُّفُوسُ كِباراً

تَعِبَتْ في مُرادِهَا الاَْجْسامُ [1] .



روح وقتي بزرگ بود، انسان خود گرسنگي تحمّل مي كند و غذايش را به نيازمند مي بخشد؛ چنانكه اهل بيت (ع) چنين كردند. و قرآن كريم در وصف آنان فرمود: «و يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلي حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ اَسيراً...» [2] .

و براي نجات بشريت از تباهي ها و ستم جبّاران جانش را فدا مي كند و آرزو مي كند در راه هدف هاي الهي و هدف هاي بزرگ خودش كشته شود.

استعداد عاطفي در انسان، با تضعيف خودخواهي و سوق دادن انسان به سوي كمالات موجب رشد فضايل در انسان مي شود. اين فضايل، شامل كليه كمالاتي است كه براساس ‍ ديگر خواهي در انسان به وجود مي آيد، از قبيل محبّت و دوستي، ايثار و فداكاري، عفو و گذشت، بذل و بخشش، تعاون و همكاري و به طور كلّي تقدّم غير بر خود.

انبيا و اولياي الهي از اين نظر برترين انسان هاي عصر خويش بودند و اساساً يكي از عوامل موفّقيت آنان در پيشبرد اهداف الهيِ خودشان، برخورداري از عاطفه انساني قويّ بوده است.

و در تعاليم اسلام خدمت به مردم و توجّه به اخلاق اجتماعي به عنوان عواملي كه در تعالي و تكامل روحي انسان نقش ايفا مي كند تلقّي شده است و تفكيك بُعد اجتماعي اسلام از بُعد روحاني و نفساني آن ممكن نيست. از اين رو رعايت آداب زندگي و ايثار و فداكاري براي خلق خدا از ويژگي هاي يك مسلمان واقعي و از وسايل تعالي و تزكيه روح انسان و جامعه اسلامي شمرده مي شود. به عبارت ديگر اخلاق اجتماعي اسلام، داراي دو بُعد است: بُعد معنوي و بُعد اجتماعي؛ مثلاً وقتي يك مسلمان به ديگران احترام مي گذارد دو كار هم زمان انجام مي پذيرد، ضمن احترام به ديگران كه در تأمين سلامت اجتماع مؤثر است روح خود را نيز از كبر و غرور صيقل مي دهد.

مطلب ديگر اينكه رعايت اخلاق اجتماعي اسلام و داشتن عاطفه قويّ، موجب محبوبيّت شخص بين مردم خواهد شد.

امام حسين (ع) از نظر عاطفي و رعايت اخلاق اجتماعي اسلام از برجسته ترين افراد روزگار بود. به همين جهت، مورد توجّه مسلمانان قرار داشت. و اين خصلت در ارتقاء شخصيت اجتماعي حضرت (ع) مؤثر بوده و به نحوي در پيدايش قيام امام حسين (ع) و در برآيند قيام، نقش ايفاء كرده است.

در فصل سوّم، در مورد فضايل روحي امام (ع) مطالبي ذكر شد و برخي از خصوصيات شخصي آن حضرت (ع) كه به نحوي در پيدايش نهضت عاشورا مؤثر بوده اند بررسي گرديد. اينك در راستاي همان هدف، برخي از «ويژگي هاي اخلاقي» آن بزرگوار را كه با مردم و اجتماع بشري ارتباط مستقيم داشت، مورد بررسي قرار مي دهيم.


پاورقي

[1] حماسه حسيني، ج 1، ص 143. وقتي که روح ها بزرگ باشند، بدن ها در تأمين مقاصد آنها به سختي مي افتند.

[2] دهر (76)، آيه 8 - 9. و [آنان] غذاي خود را با اينکه به آن علاقه (نياز) دارند، به مسکين و يتيم و اسير مي دهند.