بازگشت

امام حسين، صاحب علم لدني


براي شناخت انديشه بلند آن امام همام (ع)، كافي است نگاهي اجمالي به خطبه ها، سخنراني ها، نامه ها، دعاها و تربيت يافتگان مكتبش بيفكنيم. [1] .

استاد مطهّري مي نويسد: «تنها كسي كه خطبه هاي او توانسته است با خطبه هاي اميرالمؤمنان (ع) رقابت كند، امام حسين (ع) است؛ حتي بعضي [از دانشمندان] خطبه حسين بن علي (ع) را برتر از [خطبه هاي] پدرش دانسته اند.» [2] .

خيثمة مي گويد: امام صادق (ع) به من فرمود:

اي خيثمه! ما درخت نبوّت و خانه رحمت و كليد حكمت و كانون دانش و محل رسالت و آمد و شدگاه فرشتگان و محلّ راز خداييم؛ ما هستيم امانت خدا در ميان بندگان، ما هستيم حرم بزرگ خدا... [3] .

همچنين ابوبصير مي گويد: «امام صادق (ع) به من فرمود:

اي ابا محمد، خداي عزّوجلّ چيزي به پيغمبران عطا نفرمود، مگر اينكه آن را به محمد (ص) عطا كرد و همه آنچه را به پيغمبران داد، به محمّد (ص) هم عطا فرمود. و آن صحفي كه خداي عزّوجلّ در قرآن مي فرمايد: «صُحُفِ ابراهيمَ و موسي» [4] نزد ما اهل بيت است.

عرض كردم: آن صحف همان الواح است؟ فرمود: بلي.» [5] .

و مرحوم اربلي مي نويسد: «علوم اهل بيت (ع) به درس و بحث بستگي ندارد و چنين نيست كه چيزي را كه قبلاً نمي دانستند بعد فرا گرفته باشند و از طريق قياس، فكر و حدس، علوم خود را به دست نياورده اند بلكه علوم و معارف خودشان را از جانب خداي متعال دارند؛ و بشر عادي به درك آنچه در ذهن و دل آنها بود نايل نمي شود. و كسي كه مي خواهد فضائل آنها را بپوشاند، همانند كسي است كه مي خواهد جلوي نور خورشيد را بگيرد.» [6] .

امام حسين (ع)، بدون ترديد از اين موهبت الهي همانند ديگر اهل بيت پيامبر (ع) بهره مند بود لذا در هر جا قدم مي گذارد، مسلمانان اطراف او براي كسب فيض حاضر مي شدند. به عنوان نمونه، ابي سعيد كلبي مي گويد: «معاويه به مردي از قريش گفت:وقتي وارد مسجد پيامبر (ص) شدم عدّه فراواني از مردم را مشاهده كردم كه گرد حسين بن علي جمع شده بودند و چيزي از مزاح و شوخي در آنجا نبود. [7] .

و دينوري مي نويسد: «وقتي حسين بن علي (ع) وارد مكّه شد و در شعب علي فرود آمد، مردم گرد او جمع شدند و عبدالله بن زبير را ترك كردند؛ اين امر بر ابن زبير گران آمد فهميد تا حسين (ع) در مكّه است كسي نزد او نمي آيد و مردم صبح و شام دسته دسته دور حسين (ع) گرد مي آمدند.» [8] .

احاديث معتبر، بر اين موضوع دلالت دارند كه پيغمبر (ص) علي و فرزندانش (ع) را به دانش هايي مخصوص گردانيد و كتابي به خط علي (ع) و املاي پيغمبر (ص)، همواره در اين خاندان مورد استناد و مراجعه بوده است.

ابوبصير مي گويد: «خدمت امام صادق (ع) رسيدم عرض كردم: قربانت گردم، شيعيان حديث مي كنند كه پيغمبر (ص) به علي (ع) بابي از علم آموخت كه از آن هزار باب علم گشوده گشت، فرمود: اي ابا محمد! پيغمبر (ص) به علي هزار باب از علم آموخت كه از هر باب هزار باب گشوده مي شود (مانند جزئيات و مصاديقي كه بر قواعد كلي منطبق مي شود) عرض كردم: به خدا كه علم كامل و حقيقي اين است. امام (ع) پس از تأمّلي فرمود: آن علم است ولي علم كامل نيست.

سپس فرمود: اي ابا محمد! همانا «جامعه» نزد ماست، اما مردم چه مي دانند جامعه چيست؟... جامعه كتابي است به املأ زباني پيامبر (ص) و دستخط علي (ع)، تمام حلال و حرام و همه احتياجات ديني مردم، حتي جريمه خراش در آن موجود است... سپس ‍ فرمود: همانا «جَفْر» نزد ماست... و آن مخزني است كه علم انبيا و اوصيا و علم دانشمندان گذشته بني اسرائيل در آن است.... سپس فرمود: همانا مصحف فاطمه (س) نزد ماست... سپس فرمود: علم گذشته و آينده تا روز قيامت نزد ماست و...» [9] .

امام حسين (ع) همانند ديگر اعضاي اهل بيت (ع) از متوسّمين (باريك بينان)، راسخين در علم، عالمان به «ما انزل الله»، اهل ذكر؛ داراي اسم اعظم، و آگاه به زبان حيوانات بود. [10] .


پاورقي

[1] ر. ک: کتاب «موسوعة کلمات الحسين (ع)»، مرکز تحقيقات باقرالعلوم (ع). (در اين کتاب بخشي از سخنان و نامه هاي نوراني امام حسين (ع) جمع آوري شده است.).

[2] حماسه حسيني، ج 1، ص 229.

[3] اصول کافي، ج 1، ص 321، ح 3.

[4] اَعْلي (87)، آيه 19.

[5] اصول کافي، ج 1، ص 327، ح 5.

[6] کشف الغمّة، الاربلي، ج 2، ص 224.

[7] ترجمة الامام الحسين (ع)، ابن عساکر، ص 212.

[8] الاخبار الطوال، ص 229؛ الارشاد، شيخ مفيد (ره)، ج 2، ص 377؛ بصائر الدرجات، ص 152.

[9] اصول کافي، ج 1، ص 345.

[10] ر. ک: همان، ص 304 - 395.