بازگشت

حسين بن علي ريحانه رسول خدا


قالَ رَسُولُ اللّهُ (ص): «اَلْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ هُما رِيْحانَتايْ مِنَ الدُّنْيا» [1] .

پيامبر (ص) فرمود: حسن و حسين دو ريحانه من از دنيا هستند.

اين روايت نيز بين مسلمانان شهرت دارد و در كتب معتبره به طرق مختلف از پيامبراسلام (ص) نقل شده است.

ابي ايّوب انصاري مي گويد: «بر پيامبر (ص) وارد شدم، ديدم حسن و حسين (ع) در كنار آن حضرت (ص) بازي مي كنند؛ گفتم يا رسول اللّه! آيا آنان را دوست داري. فرمود:

چگونه دوست نداشته باشم در حالي كه آنان دو ريحانه من از دنيا هستند. [2] .

محمد بن ابي يعقوب از ابن ابي نعيم نقل مي كند: «در محضر عبدالله بن عمر نشسته بودم، شخصي از او پرسيد آيا در لباسي كه به خون پشه آلوده شده نماز صحيح است؟ ابن عمر سؤال كرد اهل كجا هستي؟ پاسخ داد اهل عراق.

ابن عمر گفت: به او بنگريد! از خون پشّه مي پرسد در حالي كه [مردم عراق] فرزند رسول خدا (ص) را كشتند. و من از پيامبر خاتم (ص) شنيدم كه مي فرمود: «اَلْحَسَنُ وَالْحُسَينِ هُما رِيحانتاي مِنَ الدُّنيا.» [3] .

حسنين (ع) ثمره وجود رسول خدا (ص) و ميوه درخت نبوّت هستند؛ ابن عباس ‍ مي گويد: «سَمِعْتُ رَسُولَ اللّهِ (ص) بِاُذُنَيَّ وَ اِلاّ فَصَمَّتا وَ هُوَ يَقُولُ: اَنَا شَجَرةٌ وَ فاطِمَةُ اَصْلُها - اَوْ فَرْعُها - وَ عَلِيُّ لِقاحُها وَالْحَسَنُ وَالْحُسَيْنُ ثَمَرَتُها وَالُْمحِبُّونَ وَرَقُها مِنَ الْجَنَّةِ حَقّاً حَقّاً.» [4] .

اساساً حسن و حسين (ع) به عنوان فرزندان رسول خدا (ص) تلقّي مي شدند. چنانكه در جريان «مباهله» خداي سبحان از آنان با عنوان فرزندان پيامبر (ص) ياد كرد:

«فَمَنْ حاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جأَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوا نَدْعُ اَبْنائَنا وَ اَبْنائَكُمْ وَ نِسائَنا ونِسائَكُمْ وَ اَنْفُسَنا وَ اَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَي الْكاذِبينَ» [5] .

هرگاه بعد از علم و دانشي كه (درباره مسيح) به تو رسيده، (باز) كساني با تو به محاجّه و ستيزبرخيزند، به آنها بگو: «بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خويش را دعوت كنيم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت كنيم، شما هم از نفوس خود، آنگاه مباهله كنيم؛ و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم.

مؤلف الاغاني مي نويسد: «وقتي مسيحيان ديدند پيامبر (ص) عزيزترين كسان خود (يعني فاطمه، علي و حسنين) را جهت مباهله آورده است حاضر به مباهله نشدند. پيامبر (ص) فرمود: اگر نفرين مي كردم احدي از مسيحيان در روي زمين باقي نمي ماند.» [6] .

و علي (ع) فرمود:

«فَاِنَّني اَنْفَسُ بِهذِينِ (يَعْني اَلْحَسَنَ وَالْحُسَيْن (ع» عَلَي الْمَوْتِ لِئَلاّ يَنْقَطِعَ بِهِما نَسْلُ رَسُولِ اللّهِ (ص)» [7] .

من در مرگ اين دو بخل مي ورزم، [از آنان محافظت مي كنم] تا نكند با مرگ آنان نسل رسول خدا (ص) قطع گردد!

امام حسين (ع) نيز در وداع جانسوز خود با مدينه و پيامبر (ص) روي اين مطلب عنايت داشت، فرمود:

«اَللّهم اِنَّ هذا قَبْرُ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ وَ اَنَا ابْنُ بِنْتِ مُحَمَّدٍ وَ قَدْ حَضَرَني مِن الاَْمْرِ ما قَدْ عَلِمْتَ...» [8] .

خدايا اين قبر پيغمبرت محمد (ص) است و من فرزند دختر پيامبرت هستم و از آنچه بر من پديدار گشته آگاهي...

و در لحظات آخر، وقتي تير به قلب مباركش اصابت كرد، سرش را به آسمان بلند كرد و فرمود:

«اِلهي اِنَّكَ تَعْلَمُ اَنَّهُمْ يَقْتلُونَ رَجُلاً لَيْسَ عَلي وَجْهِ الاَْرْضِ اِبْنُ نَبِي غَيْرَهُ» [9] .

خدايا تو آگاهي كه اين قوم كشتند كسي را كه در روي زمين، پسري غير از او براي پيامبرنيست.

بدون شك ريحانه رسول خدا (ص) بودن و ثمره وجود حضرت (ص) شمرده شدن امتياز و افتخاري بود كه حسين بن علي (ع) را در جامعه اسلامي مورد توجّه مسلمانان قرار داده بود. و فرياد او فرياد يك شخص معمولي تلقّي نمي شد.


پاورقي

[1] ترجمة الامام الحسين (ع)، ابن عساکر، ص 57؛ الاصابة في تمييز الصحابه، ابن حجر العسقلاني، دارالجيل، ج 2، ص 77؛ اعلام الوري، ج 1، ص 432.

[2] اعلام الوري، ج 1، ص 432؛ ترجمة الامام الحسين (ع)، ابن عساکر، ص 61.

[3] ترجمه الامام الحسين (ع)، ابن عساکر، ص 57.

[4] همان، ص 179؛ با گوش هايم از پيامبر (ص) شنيدم (اگر خلاف بگويم کرّ شوم) که مي فرمود: من درخت [نبوّتم] و فاطمه اصل آن، و علي لقاح آن است [به وسيله او اين درخت به ثمر نشست] و حسن و حسين ميوه و ثمره آن و دوستداران آنان برگ هاي آن هستند و همه آنان قطعاً اهل بهشتند.

[5] آل عمران (3)، آيه 61.

[6] الاغاني، ج 12، ص 267.

[7] نهج البلاغه، خطبه 207.

[8] موسوعة کلمات الامام الحسين (ع)، ص 287.

[9] همان، ص 501.