بازگشت

شخصيت ديني و مذهبي امام حسين


«اَشْهَدُ اَنّك مِنْ دَعائِمِ الدِّينِ وَ اَرْكانِ الْمُسْلِمينَ وَ مَعْقَلِ الْمُؤْمنين و اَشْهَدُ اَنّك الاِمامُ البَرُّ التَّقيُ الرّضِيُ وَالزَّكيُ الهادِيِ الْمَهْدي وَ اَشْهَدُ اَنَّ الاَْئِمةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمةُ التَّقوي وَ اَعْلامُ الْهُدي وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقي وَالحُجَّةُ عَلي اَهْلِ الدُّنيا».

(مفاتيح الجنان، زيارت اربعين)

حسين بن علي (ع)، طبق نصّ پيامبر خاتم (ص)، حجت خدا بر خلق، امام معصوم، محبوب خدا و پيامبر (ص)، سيّد جوانان بهشت، جزء اصحاب كسأ و اهل بيت پيغمبر (ص)، آگاه ترين امّت (در عصر خويش) به كتاب و سنّت و صاحب كرامات و فضايل معنوي زيادي بود. به همين جهت از نظر ديني و مذهبي از اعتبار و منزلت والايي در جامعه اسلامي برخوردار بود. گرچه عدّه اي از مسلمانان به امامت آن حضرت (ع) معتقد نبودند، ليكن فضايل ديگرش را باور داشتند و او را محترم و بزرگ مي دانستند؛ چنانكه وقتي امام حسين (ع) وارد مكّه شد، مردم گروه گروه به محضر امام (ع) رسيدند و عبدالله بن زبير را كه زودتر از آن حضرت (ع) وارد مكّه شده بود رها نمودند.

دينوري در اين باره مي نويسد: «وقتي حسين بن علي (ع) وارد مكّه شد و در شعب علي فرود آمد مردم گرد او جمع شدند و عبدالله بن زبير را ترك كردند. (مردم قبل از آمدن حسين (ع) دور ابن زبير جمع مي شدند) اين امر بر «ابن زبير» گران آمد و فهميد تا حسين (ع) در مكّه است كسي نزد او نمي آيد. و مردم صبح و شام دسته دسته دور حسين (ع) گرد مي آمدند.» [1] .

و مردم كوفه با اعتقاد به فضايل و كمالات معنوي امام (ع) هزاران نامه به او فرستادند و درخواست كردند رهبري اجتماع آنان و مبارزاتشان را بپذيرد.

مرحوم شيخ مفيد در اين باره مي نويسد:

وقتي مردم كوفه از مرگ معاويه و خلافت يزيد و استنكاف امام حسين (ع) از بيعت مطّلع شدند، در منزل سليمان بن صرد گرد آمدند و ضمن اظهار خوشوقتي از مرگ معاويه خدا را حمد و ثنا گفتند. سليمان پس از آن، به حاضران خطاب كرد: معاويه هلاك شد و حسين (ع) هم حاضر به بيعت با يزيد نگرديده و از مدينه به طرف مكّه حركت كرده است و شما هم شيعه او و پدرش هستيد اگر آمادگي فداكاري در راه او داريد به آن حضرت (ع) نامه بنويسيد.... حاضران گفتند ما آماده ايم در راه او جان فشاني كنيم و از خون خود بگذريم. [2] .

و محتواي نامه هايي كه مردم كوفه به حضرت (ع) نوشتند از اعتقاد آنان به عظمت و شرافت ديني امام حسين (ع) مي باشد.

همچنين نمازگزاردن لشكر حرّ با امام حسين (ع) بيانگر جايگاه معنوي آن حضرت (ع) بين مسلمانان است.

مؤلّف الارشاد مي نويسد: «پس از سخنراني امام حسين (ع) در مقابل سپاه حرّ، حضرت به مؤذن فرمود: اذان بگو. سپس به حرّ گفت: آيا مي خواهي با ياران خود نماز بخواني؟ حرّ پاسخ داد: خير بلكه با شما نماز مي خوانيم. آنگاه هر دو سپاه پشت سر حضرت اباعبدالله الحسين (ع) نماز خواندند.» [3] .

امام حسين (ع) به دليل همين جايگاه معنوي و مسؤوليتي كه در مقابل اسلام و مسلمانان داشت با تمام هستي خويش، براي احيأ كتاب و سنت و نجات مسلمانان از زير ستم بني اميّه قيام نمود. و در جاهاي گوناگون نيز اين موقعيت مذهبي و ديني خويش را مطرح كرد. از جمله وقتي در مقابل سپاه حرّ قرار گرفت، پس از بيان جنايات بني اميّه فرمود:

«نَحْنُ اَهْلُ بَيْتِ محمّدٍ (ص) اَوْلي بِوِلايَةِ هذا الاَْمْرِ عليكم مِنْ هؤلأِ المُدّعين...»؛ [4] .

ما اهل بيت پيامبر (ص) به ولايت و رهبري شايسته تر از اين مدّعيان حكومت هستيم.

و به فرزدق فرمود: «اين قوم (بني اميّه) اطاعت شيطان را برگزيده و بندگي خدا را ترك گفته اند؛ در زمين فساد به پا كرده و...، و اَنَا اَوْلي مَنْ قامَ بِنُصْرَةِ دينِ اللّهِ وَ اِعْزازِ شِرْعِهِ...؛ من شايسته ترين فرد هستم كه براي ياري دين خدا و بزرگداشت شريعتش به پا خاسته ام.» [5] .

نتيجه آن كه امام حسين (ع) از نظر معنوي و ديني موقعيّت ممتازي، در جهان اسلام دارا است.

اين شخصيت ديني و مذهبي براي امام (ع) مسؤوليت ساز بود. امام حسين (ع) خود را در برابر انحرافات فرهنگي، سياسي و اجتماعي كه جهان اسلام گرفتار آن بود مسؤول مي دانست و از آنجا كه بخشي از جامعه اسلامي او را به عنوان يك شخصيت معنوي و مذهبي پذيرفته بود، قيام و نهضت او، برآيند و آثار اجتماعي فوق العاده اي را دربرداشت. به عبارت ديگر اعتراض حسين بن علي (ع) به عنوان شخصيتي كه محبوب پيامبر (ص) بوده است و امام معصوم و حجت خدا است. غير از اعتراض يك فرد معمولي بود. بنابراين، اينكه امام حسين (ع) داراي شخصيّت ديني و مذهبي است در پيدايش نهضت خونين عاشورا تأثير فراوان داشته است.

اين موقعيت ممتاز مذهبي امام (ع) از سه منشأ و منبع اصلي نشأت يافته بود كه عبارتند از:

1 منتسب بودن امام حسين (ع) به خاندان بزرگ قريش

2 جايگاه معنوي و امامت امام حسين (ع)

3 فضايل و كمالات فراوان شخصي امام حسين (ع) به نحوي كه مسلمانان اسلام را در وجود آن حضرت (ع) متجلّي مي ديدند.

در مورد عامل نخست در بخش اوّل مطالبي ذكر گرديد. و در بخش هاي آينده، در مورد عوامل ديگر سخن خواهيم گفت.


پاورقي

[1] الاخبار الطّوال، ص 229؛ الارشاد، شيخ مفيد (ره)، ترجمه محمدباقر ساعدي خراساني، ج 2، ص 377.

[2] الارشاد، ج 2، ص 378؛ اعيان الشيعه، سيد محسن امين، ج 1، ص 589.

[3] الارشاد، ج 2، ص 427؛ اعيان الشيعه، ج 1، ص 596.

[4] اعيان الشيعه، ج 1، ص 596.

[5] موسوعة کلمات الامام الحسين (ع)، ص 336.