بازگشت

علي بن ابي طالب


علي (ع) پدر بزرگوار امام حسين (ع)، نخستين مؤمن به پيامبر (ص)، شجاع ترين وفداكارترين سرباز اسلام و جانشين پيامبر خاتم بود. او در عصر رسالت مطيع رسول خدا (ص) بود و در كسب كمالات از محضر حضرتش لحظه اي غفلت نمي كرد. وجود علي (ع) در حقيقت تجلّي كمالات و فضايل رسول الله (ص) بود. و موقعيت ممتازي نزد پيامبر (ص) داشت.

ابو سعيد خَدْري در توصيف اين رابطه مي گويد: «كانَتْ لِعَلِي مِنْ رَسُولِ اللّهِ (ص) دَخْلَةٌ لَمْ تَكُنْ لاَِحَدٍ مِنَ النّاسِ [1] ؛ براي علي (ع) نزد پيامبر (ص) موقعيتي بود كه براي احدي وجود نداشت.»

و از نظر مقام علمي و شناخت آن حضرت (ع) نسبت به قرآن كريم؛ خود فرمود:

«وَاللّه ما نَزَلَتْ آيَةٌ اِلاّ وَ قَدْ عَلِمْتُ فيما نَزَلَتْ وَ اَيْنَ نَزَلَتْ، اِنّ ربّي وَهَبَ لي قَلْباً عَقُولاً وَلِساناً سَؤلا» [2] .

قسم به خدا آيه اي فرود نيامد مگر آنكه من آگاهم كه درباره چه و در كجا فرود آمده است،همانا پروردگارم قلبي فكور و زباني پرسشگر به من بخشيده است.

و ابي طفيل از علي (ع) چنين نقل مي كند: «قال عَليٌ؛ سَلُوني عَنْ كِتابِ اللّهِ فَاِنَّهُ لَيْسَتْ آيَةٌ اِلاّعَرفْتُ اَبِلَيلٍ نَزَلَتْ اَمْ بِنَه ارٍ في سَهْلٍ اَوْ جَبَلٍ». [3] .

و خلفأ از نظر علمي محتاج علي (ع) بودند. سعيد بن مسيّب مي گويد: «عمر گفت: خدا مرا با مشكلي روبه رو نسازد كه ابوحسن (علي (ع» نباشد. [4] .

سعيد بن وهب مي گويد: «قال عبدالله: اَعْلَمُ اَهْلِ الْمَدينةِ بِالْفَرائِضِ عَلِيُ بْنُ اَبِي طالبٍ؛ [5] آگاه ترين اهل مدينه به واجبات، علي بن ابي طالب (ع) مي باشد.

به اتّفاق فريقين علي (ع) از اصحاب كسأ و جزء اهل بيت (ع) پيامبر (ص) بود كه آيه شريفه «اِنّما يُريدُ اللّه لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ و يُطَهِّرَكُمْ تطهيراً» [6] ؛ شامل او مي شود و بر همين اساس، شيعيان او را منزّه از خطا و نسيان و داراي مقام عصمت مي دانند.

علي (ع) وصيّ پيامبر (ص) بود و پيامبر (ص) درباره ولايت او فرمود: «مَنْ كُنْتُ مولاه فَعَليٌ مولاه؛ [7] .

همچنين فرمود: «اَنْتَ مِنّي بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسي اِلاّ اَنّه لا نَبيَّ بَعْدي» [8] ؛ جايگاه تو نسبت به من همانند جايگاه هارون نسبت به موسي (ع) مي باشد. اِلاّ اينكه پيامبري بعد از من نيست. و در برخي منابع بعد از اين، جمله «بلكه تو وصيّ من هستي» آمده است.

در جريان فتح خيبر نسبت به علي (ع) فرمود: «لاََدْفَعَنَّ الرايَةَ اِلي رَجُلٍ يُحِبُّ اللّهَ و رَسُولَهُ و يُحِبُّه اللّهُ و رَسُولُهُ؛ [9] پرچم را به دست مردي (علي (ع)) مي دهم كه خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسول او نيز وي را دوست مي دارند.

از غلام علي (ع) قنبر سؤال كردند تو كيستي؟ در پاسخ گفت: «من غلام كسي هستم كه با دو شمشير و با دو نيزه با دشمن مي جنگيد. كسي كه به دو قبله نماز گزارد و در دو بيعت شركت كرد و در يك چشم به هم زدن نيز كافر به خدا نبود. من غلام وارث پيامبر و بهترين اوصيأ و مقتداي مؤمنين علي بن ابي طالب (ع) هستم. [10] .

ده ها آيه از قرآن كريم در شأن و منزلت علي بن ابي طالب (ع) مي باشد [11] و پيامبر (ص) او را مقتداي مؤمنان و صدّيق امّتش معرّفي فرمود. [12] .

علي (ع) تنها كفو و هم شأن فاطمة زهرا (س) دختر پيامبر اكرم (ص)، برترين بانوي عالميان بود. اين افتخار از مختصات علي (ع) است كه احدي غير از او به آن شرف، نايل نيامد.


پاورقي

[1] انساب الاشراف، احمد بن يحيي بن جابر البلاذري، تحقيق محمودي، ص 13.

[2] انساب الاشراف، ص 14.

[3] همان، ص 15. علي (ع) فرمود: درباره کتاب خدا از من سؤال کنيد همانا آيه اي نيست مگر اينکه مي دانم در شب نازل شده است يا در روز در کوه نازل شده است يا در دشت.

[4] همان. لا اَبْقانِيَ اللّهُ لِمُعْضَلَةٍ لَيْسَ لَها اَبُوحسن.

[5] همان، ص 19.

[6] احزاب (33)، آيه 33.

[7] انساب الاشراف، ص 23؛ شريف الغدير، ج 1، ص 9 - 12.

[8] الاحتجاج، ج 1، ص 117.

[9] انساب الاشراف، ص 21.

[10] الاختصاص، شيخ مفيد، ص 73.

[11] ر. ک: الغدير، ج 2، ص 47 - 59.

[12] ر. ک: همان، ص 314.