بازگشت

ابوطالب بن عبدالمطلب


ابوطالب، عموي پيامبر اكرم (ص)، پس از پدرش عبدالمطلب در بين قريش ‍ جايگاه خاصي داشت. و شيخ الابطح لقب گرفته بود. او كسي بود كه كفايت و سرپرستي حضرت محمد (ص) را بعد از رحلت پدر و مادرش عهده دار گرديد. [1] و پس از بعثت بيشترين حمايت و ياري را از او به عمل آورد، و در جريان محاصره اقتصادي مشركان نه تنها خودش همراه مسلمانان رنج گرسنگي را تحمّل نمود، بلكه تمام اموال خود را در اين راه فدا كرد. او كسي بود كه فرزندانش علي (ع) و جعفر را فدايي پيامبر (ص) مي دانست. و با تحمّل رنج غربت، فرزندش جعفر، او را همراه مسلمانان به حبشه فرستاد.

ابوطالب با تمام امكانات مادّي و معنوي خود در خدمت اسلام و مسلمانان كوشش مي كرد. و لذا وفات او ثلمه اي به اسلام بود به همين جهت سال رحلت او را پيامبر (ص) «عام الحزن» ناميد. [2] .

اين مطلب روشن است كه حضرت ابوطالب اين همه فداكاري در راه پيامبر (ص) و اهدافش را صرفاً به دليل خويشاوندي با او انجام نمي داد بلكه به خاطر ايمان راسخي بود كه وي دارا بود. اگر صرفاً روابط قبيله اي در ميان بود، ابو لهب نيز عموي پيامبر (ص) محسوب مي شد. در حالي كه او با تمام توان با پيامبر (ص) مخالفت مي كرد تا حدّي كه مورد مذمّت خداي متعال قرار گرفت.

بنابراين، عظمت و شرافت اجتماعي و معنوي خاندان امام حسين (ع) (بني هاشم) به عصر رسالت محدود نمي گردد. و يك قرن پيش از آن نيز اجداد آن حضرت (ع) از برجسته ترين شخصيّت هاي اجتماعي و ديني حجاز محسوب مي شدند. و برخاستن خاتم الانبيأ (ع) از اين سلسله جليله و شجره طيّبه امري دور از انتظار نبود. «اَللّهُ اَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ» [3] ؛ خداوند آگاه تر است كه رسالت خود را كجا قرار دهد.


پاورقي

[1] السيرة النبويّة، ج 1، ص 179.

[2] تاريخ يعقوبي، ج 2، ص 35.

[3] انعام (6)، آيه 124.